دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
4
13
2014
10
01
تحلیلی بر سرمایه اجتماعی از منظر میزان آگاهی و اعتماد شهروندان به مسئولان اجرایی مطالعه موردی: منطقه سه زاهدان
1
18
FA
عیسی
ابراهیم زاده
زاهدان دانشگاه سیستان و بلوچستان دانشکده جغرافیا و برنامه ریزی محیطی
ibrahimzadeh@yahoo.com
محمد
زارع
کارشناسارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه سیستان و بلوچستان
امروزه صاحب نظران و اندیشمندان حوزههای برنامهریزیشهری و نهادهای مدیریتیشهر معتقدند که کاهش و حل مشکلاتی که گریبانگیر شهرها شده است٬ با نگاه صرف تحکمگرایی و برنامهریزی از بالا به پایین که عمدتاً در قالب طرح های فیزیکی و کالبدی ارائه می شود قابل انجام نیست، بلکه رفع مشکلات شهر درگرو توجه به مردم٬ خصوصیات و توانمندیهای آنان و همچنین تأکید ویژه به روند برنامهریزی از پایین به بالا در محیطهای شهری است. سرمایه اجتماعی یکی از خصوصیات ارزشمند مردم است و از متغیرهای اصلی آن، میزان آگاهی و اعتماد اجتماعی است. در این پژوهش به ارزیابی و سنجش این مهم به روش توصیفی- تحلیلی اقدام شده است. بدین منظور دادهها و اطلاعات موردنیاز از میان جامعه آماری(179574 نفر جمعیت منطقهسه شهرزاهدان) با استفاده از پرسشنامه (از میان 320 نفر نمونه آماری براساس فرمول کوکران) جمع آوری گردید. نتایجی که پس از تجزیه و تحلیلهای کمی و کیفی (با بهرهگیری از طیف لیکرت، SPSS، آزمون T تک نمونه ای) بدست آمد، بیانگر آن است که شهروندان منطقه سه زاهدان از نظر میزان " آگاهی عمومی" در وضعیت بالاتر از حد متوسط (بر اساس طیف 5 گزینهای لیکرت عدد 3 حد متوسط در نظر گرفته شده است) قرار دارند و از نظر"میزان اعتماد به نهادهای اجرایی"، این نسبت از حد متوسط پایینتر میباشد و نشان از اعتماد پایین مردم به نهادها و دستگاه های اجرایی دارد. اینک با توجه به اینکه شهروندان منطقه سه شهر زاهدان از نظر میزان آگاهی(اجتماعی، اقتصادی و سیاسی)، در وضعیت مطلوبی بسر میبرند، لیکن از نظر میزان اعتماد به مسئولین اجرائی و مدیریتی شهر دارای اعتماد کمی هستند، لذا برنامه ریزان و مسئولین شهری بایستی بیش از پیش به این مهم توجه نموده و با بهبود روشها و تجدیدنظر درعملکردها، اعتماد اجتماعی شهروندان را جلب تا با مشارکت آنها کارکردهای شهری را ارتقا بخشند.
سرمایه اجتماعی,آگاهی و اعتماد اجتماعی,برنامه ریزی مشارکتی,منطقه سه شهر زاهدان
https://gps.gu.ac.ir/article_8502.html
https://gps.gu.ac.ir/article_8502_0753ca26b63010a4e659fa4908c0009e.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
4
13
2014
10
01
مکانیابی پهنههای مناسب اکوتوریسم. مطالعه موردی: منطقه اورامانات
19
41
FA
تقی
طاوسی
دانشیار دانشکده جغرافیا و برنامهریزی محیطی، دانشگاه سیستان و بلوچستان
t.tavousi@gep.usb.ac.ir
محمود
خسروی
دانشیار دانشکده جغرافیا و برنامهریزی محیطی، دانشگاه سیستان و بلوچستان
mahmood.khosravi@gmail.com
دانا
رحیمی
کارشناسارشد جغرافیا و برنامهریزی توریسم، دانشگاه سیستان و بلوچستان
dana_rahimi@yahoo.com
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مکان یابی پهنههای مناسب اکوتوریسم شامل، کوهنوردی، دامنه نوردی، ورزشهای زمستانی، ورزشهای آبی، طبیعت درمانی و چشمانداز انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی، مطالعات کتابخانهای و میدانی و همچنین استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS بوده است. به همین منظور لایههای اطلاعاتی مورد نیاز شامل نقشههای سطوح ارتفاعی، شیب، جهت شیب، پوشش گیاهی، چشمههای معدنی، نزدیکی به مراکز مسکونی، امنیت، تسهیلات و خدمات، دسترسی به راه ارتباطی تهیه شدند. سپس با تلفیق و همپوشانی لایههای اطلاعاتی در محیط GIS، نقشه نهایی جهت فعالیت اکوتوریسمی در منطقه در سه پهنه با قابلیت ضعیف، متوسط و خوب ترسیم گردید. نتایج حاصل از نقشه نهایی اکوتوریسم نشان داد که پهنه خوب با مساحت 30/1080 کیلومترمربع معادل 78/25 درصد مساحت منطقه، پهنه متوسط با 28/1816 کیلومتر مربع معادل 34/43 بیشترین درصد پوشش منطقه و پهنه ضعیف با مساحت 60/1269 کیلومتر مربع معادل 30/30 درصد و را به خود اختصاص داد و با استفاده از نتایج حاصل از مدل تصمیم گیری چند معیاره AHP به اولویت بندی پهنههای اکوتوریسم پرداخته، و مشخص گردید که پهنه چشم انداز با امتیاز 370/0 در رتبه اول و پهنههای دامنهنوردی، کوهنوردی، ورزشهای آبی، طبیعت درمانی و ورزشهای زمستانی به ترتیب در رتبههای بعدی قرار گرفتند.
مکان یابی,اکوتوریسم,GIS,مدل تصمیمگیری چند معیاره (AHP),توسعه گردشگری,منطقه اورامانات
https://gps.gu.ac.ir/article_8507.html
https://gps.gu.ac.ir/article_8507_49268a87d781ddd108be0e93ec48732e.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
4
13
2014
10
01
بررسی ارتباط بین قابلیتهای مذهبی و ماندگاری جمعیت در روستاهای محروم خراسان رضوی
43
66
FA
مصطفی
امیرفخریان
0000-0003-4799-8907
عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی مشهد.پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی
mirfakhriyan@yahoo.com
علیرضا
معینی
پژوهشگر پاره وقت جهاددانشگاهی مشهد
moeinia63@yahooo.com
مذهب از گذشتههای دور، نقش عمده در استقرارو رونق سکونتگاههای انسانی داشتهاست. بطور عمده دو نقش کلیدی در این خصوص را میتوان ابتدا ناشی از افزایش حس وابستگی فرد به مکان و تعلق خاطر درونی او به نیرویی فرامادی و سپس ناشی از مزیتهای اقتصادی که در نتیجه حضور زائران از دیگر نقاط و احتیاج آنها به کالا و خدمات است برشمرد. میتوان گفت رونق گردشگری مذهبی و زیارت نیز برپایه همین موضوع است. براساس آمار مرکز آمار ایران در حال حاضر در 390 نقطه روستایی استان بقعه امامزاده وجود دارد که شامل 10.8% از نقاط روستایی میشود. با توجه بهاینکه جمعیت روستایی استان، طی سالهای اخیر همواره با کاهش جمعیت روبرو بودهاست و این مساله در نواحی محروم استان شدت بیشتری دارد، لذا این مطالعه به بررسی تغییرات جمعیتی روستاهای دارای امامزاده و فاقد امامزاده در نواحی محروم استان با هدف دستیابی به رهیافت توسعه محلی روستایی با تکیه بر این نقاط می باشد. براین اساس در این مطالعه ضمن استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تشکیل پایگاه اطلاعات مکانی از تمامی روستاهای استان، براساس مدلهای تصمیمگیری چندمعیارهفضایی و با توجه به شاخصهای مربوط به ویژگیهای موقعیتی و میزان بهرهمندی نقاط روستایی از خدمات، اقدام به شناسایی نقاط محروم استان گردید. در این مرحله54 نقطه روستایی دارای امامزاده شناسایی شد. در ادامه با استفاده از روشهای مقایسهای نظیر آزمون tبا دو نمونه مستقل و آزمون کایاسکوئرپیرسون و ضریب همبستگی ویکرامر، تفاوتهای جمعیتی بین این روستاها با روستاهای فاقد امامزاده بررسی شد. نتایج این تحلیل نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین جمعیت روستاهای دارای امامزاده وفاقد آن وجوددارد. همچنین ارتباط معناداری بین اندازه جمعیتی سکونتگاه روستایی با وجود یا عدم وجود امامزاده قابل مشاهدهاست که مبین نقش مهم این روستاها در تثبیت جمعیت روستایی در نواحی محروم استان است.
وازگان کلیدی: استان خراسان رضوی,بقاع امام زادگان,گردشگری مذهبی,نواحی محروم روستایی
https://gps.gu.ac.ir/article_8503.html
https://gps.gu.ac.ir/article_8503_0c5ed4bd770055c24b2987989cb749d1.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
4
13
2014
10
01
واکاوی ظرفیت سرمایه اجتماعی محلات شهری در ساماندهی بافت های فرسوده، مطالعه موردی منطقه 9 شهرداری تهران
67
94
FA
حسین
حاتمی نژاد
دانشگاه تهران
احمد
پوراحمد
دانشگاه تهران
داود
عیوضلو
دانشگاه شهید بهشتی
d.eyvazlu@yahoo.com
بافتهای قدیمی شهرها به عنوان ارزشمندترین بافتهای شهری هستند که ارزشهای فرهنگی اصیل زیادی برای شهرها دارند. اکثر بافتهای قدیمی در طول زمان با فرسودگی مواجه شده و شادابی و سلامت خود را از دست میدهند. یکی از مهمترین مسائلی که در چند دهۀ اخیر مورد توجه مسؤولان و اندیشمندان مسائل شهری و بخصوص بافتهای فرسوده شهری قرار گرفته است موضوع استفاده از ظرفیتهای سرمایۀ اجتماعی بمنظور تسهیل در روند بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری است. سطح اعتماد، مشارکت، انسجام اجتماعی و سایر مؤلفههای سرمایه اجتماعی افراد ساکن در بافتهای فرسوده از مهمترین ظرفیتها بمنظور بهبود وضعیت این بافتهای شهری میباشند. از اینرو در این تحقیق به بررسی میزان تأثیر مؤلفهی سرمایۀ اجتماعی و تأثیر میزان هر یک از شاخصهای آن در مشارکت ساکنان بافتهای فرسودۀ منطقه 9 شهرداری تهران پرداخته میشود. روش تحقیق این مقاله توصیفی – تحلیلی بوده و بهمنظور بررسی سطح سرمایۀ اجتماعی افراد و همچنین میزان تمایل آنها به مشارکت در بافتهای فرسوده از ابزار پرسشنامه بهره گرفته شده است. همچنین بهمنظور آزمون فرضیات تحقیق از نرمافزار SPSS و تحلیل-های آماری پیرسون، آزمون تفاوت میانگین T، تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج آزمون نشان دهندۀ این است که مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی نقش زیادی در تبیین میزان مشارکت ساکنان بافت فرسوده در بهسازی و نوسازی دارد و با تاکید بیشتر بر ظرفیت سرمایۀ اجتماعی ساکنان این بافتها میتوان از این عامل در جهت تسریع در روند نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده شهری استفاده نمود.
بافتهای فرسوده شهری,سرمایۀ اجتماعی,اعتماد,مشارکت,منطقه 9 شهرداری تهران
https://gps.gu.ac.ir/article_8504.html
https://gps.gu.ac.ir/article_8504_560a24a24b72004c3b1541391215f543.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
4
13
2014
10
01
تحلیل فضایی رویکردهای مداخله کالبدی در بافت فرسوده شهر باغملک
95
112
FA
سعید
ملکی
0000-0001-6884-4259
دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید چمران اهواز
malekiplanning@yahoo.com
هادی
علیزاده
0000-0001-6618-0209
دانشجوی دوره دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید چمران اهواز
std.hadi@gmail.com
علی
شجاعیان
عضو هیات علمی گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید چمران اهواز
shojaian@scu.ac.ir
سهیلا
نظری
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید چمران اهواز
nazari.soheyla92@yahoo.com
پژوهش حاضر با روش شناسی « توصیفی – تحلیلی» با هدف تحلیل فضایی رویکردهای مداخله کالبدی در بافت فرسوده شهر باغملک به انجام رسیده است. جهت دستیابی به هدف پژوهش و با توجه به وضعیت محدوده مورد مطالعه و داده های در دسترس، پنج شاخص تأثیرگذار در زمینه مداخله کالبدی یعنی قدمت بنا، مساحت بنا، ارزش بنا، نوع مصالح بکار رفته در بنا و وضعیت شبکه ارتباطی با 24 متغیر انتخاب گردیده و از دیدگاه 15 نفر از کارشناسان برای تشخیص نوع مداخله در 4 رویکرد بازسازی، بهسازی، مرمت و نوسازی مورد ارزیابی قرار گرفته است. تهیه لایهها و اطلاعات مربوط به دادهها و شاخصهای منتخب پژوهش بر مبنای متغیرهای تشکیل دهنده آنها، بر اساس برداشت و مشاهدات میدانی و ترسیم در محیط نرم افزار Arc GIS 10، بانک اطلاعات شهرداری باغملک و طرح هادی شهر انجام شده است. جهت تحلیل و وزنگذاری دادههای بدست آمده از نظرات کارشناسان برای تعیین نوع مداخله کالبدی، از مدل میانگین هندسی باکلی فازی(FBGM) استفاده شده و نتایج حاصله در لایههای حاصل از شاخصهای 5گانه در محیط نرم افزار ArcGIS 10 اعمال و به شناخت نوع مداخله کالبدی در بافت فرسوده شهر باغملک اقدام شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که رویکرد مداخله به صورت بهسازی در بافت در اولویت اول مداخله قرار دارد. بدین صورت که قسمت های عمده بافت در حواشی خیابانهای اصلی آن با توجه به شاخصهای مطرح شده و گستردگی پراکنش آنها و وزنهای بدست آمده از نظرات کارشناسان عمدتاً نیازمند مداخله به صورت بهسازی می باشد.
مداخله کالبدی,بافت فرسوده,بهسازی,شهر باغملک
https://gps.gu.ac.ir/article_8505.html
https://gps.gu.ac.ir/article_8505_27f719b6462cb81ea69acdfd62978482.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
4
13
2014
10
01
شناسایی اثرات برداشت شن و ماسه بر تغییرات دانه بندی رسوبات بستر رودخانه (مطالعه موردی: رودخانه زرین گل استان گلستان)
113
128
FA
معصومه
بنی صفار
دانشگاه تهران
sibesabzm@gmail.com
سید محمد
زمان زاده
دانشگاه تهران
zamanzadeh@ut.ac.ir
مجتبی
یمانی
0000-0002-2042-7365
دانشگاه تهران
myamani@ut.ac.ir
رودخانه بهصورت یک سیستم عمل میکند که دخالت جامعه انسانی همچون برداشت شن و ماسه از بستر آن، تغییراتی را در این سیستم بهدنبال دارد. پیشرفت تمدن بشری در امر احداث سازه نیاز بشر به شن و ماسه را افزایش داده است بهطوریکه برداشت بدون برنامهریزی مصالح رودخانهای، اثرات مخربی بر پیکره مورفولوژی و محیطزیست رودخانه خواهد داشت. هدف اصلی این تحقیق شناسایی اثرات برداشت شن و ماسه بر تغییرات دانهبندی رسوبات رودخانه زرینگل و شناسایی تغییرات مورفولوژیکی روی داده در بستر رودخانه در اثر این برداشتها بوده است. رودخانه زرینگل در غرب شهر گرگان و بین علیآباد و زرینگل قرار دارد و یکی از سرشاخههای مهم گرگانرود محسوب می-گردد. بهمنظور انجام این تحقیق از دادهها و ابزار مختلفی چون نمونههای رسوب، نقشه، جی پی اس، دوربین، دستگاه غربال و نرمافزارهای Google Earth, Arc GIS, GRADISTAT, Excel استفاده شده است. بهمنظور دستیابی به هدف تحقیق طی بازدیدهای میدانی صورت گرفته اقدام به نمونه-برداری از رسوبات بستر رودخانه شد و نتایج حاصل از آنالیز نمونهها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بهدست آمده نشان داد اندازه رسوبات بستر رودخانه در محلهای برداشت نسبت به نمونه های بالادست و پاییندست تغییرات چشمگیری داشته است. میانگین قطر رسوبات در محلهای برداشت نسبت به نمونههای بالادست و پاییندست کاهش یافته است این درحالی است که درصد ذرات سیلت و رس و ذرات ماسه، در محلهای برداشت افزایش قابل توجهی نسبت به بالادست و پاییندست داشته که دلیل آن تعلیق مواد و رسوبات ریز در پی عملیات برداشت مصالح رودخانهای میباشد. همچنین برداشتهای صورت گرفته باعث تغییرات شدیدی در مورفولوژی آبراهه زرینگل شده است که مهمترین آنها تعمیق بستر رودخانه بهویژه در بالادست محلهای برداشت، ایجاد پادگانه در کنارههای بستر و تشکیل گودالهای وسیع در محلهای برداشت میباشد.
برداشت شن و ماسه,دانه بندی رسوبات,رودخانه زرین گل,استان گلستان
https://gps.gu.ac.ir/article_8500.html
https://gps.gu.ac.ir/article_8500_61b0416d31cbef17c7dccc3c80cdff70.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
4
13
2014
10
01
بررسی تاثیرات آب و هوای عصر حاضر درمخروط افکنه های دامنه های جنوبی آلاداغ در شمال شرق ایران
129
147
FA
غلامرضا
مقامی مقیم
0000-0002-6669-3407
استاد یار دانشگاه دامغان
maghami_dr@yahoo.com
چکیده مطالعه مخروط افکنه ها، به دلیل نقش مهمی که در زندگی ما دارند یک ضرورت محسوب می شود. دامنه های جنوبی کوههای آلاداغ در شمال شرقی ایران از مناطقی است که مخروط افکنه های قابل توجهی در آن شکل گرفته است. این مخروط افکنه ها از آغاز شکل گیری تحت تاثیر عواملی قراردارند که از مهمترین آنها می توان به آب و هوا اشاره نمود. جهت مطالعه ی تاثیرات این عامل روی مخروط افکنه ها ، تعداد 29 مخروط افکنه همراه با حوضه آبریز آنها مشخص و مرز بندی و با روش های میدانی و نرم افزار های GIS ویژگی های آنها اندازه گیری شد. باتوجه به موضوع پژوهش لازم بود که عناصر آب و هوایی نیز اندازه گیری شود. بدین منظور آمار 35 ساله ی ایستگاه های هواشناسی منطقه، مورد استفاده قرار گرفت. با تکمیل شدن مطالعات مشخص شد در بین عناصر آب و هوایی دما و بارش بیشترین تاثیرات را روی مخروط افکنه ها داشته است. دما با تاثیر گذاری در انواع هوازدگی و در نتیجه در تهیه رسوب، تاثیرات خود را روی مخروط افکنه ها اعمال نموده است بارش نیز با ایجاد سیلاب، جریانات مختلف سطحی و عمقی، تاثیر در فعالیت های انسانی، حرکات دامنه ای و انواع هوازدگی در بسیاری از ویژگی های مخروط افکنه ها تاثیرات زیادی داشته است. جهت تکمیل این پژوهش روش های تجربی و کمی نیز مورد استفاده قرار گرفت. بدین منظور بسیاری ازویژگی های مخروط افکنه ها و عناصر آب و هوایی اندازه گیری و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت، خروجی آن نشان داد رابطه نزدیکی بین عناصر آب وهوایی و برخی از ویژگی های مخروط افکنه های منطقه وجود دارد که در این میان رابطه بین بارش و عمق کانال میانی مخروط افکنه ها نمود بیشتری داشت.
آب و هوا,مخروط افکنه,دامنه های جنوبی آلاداغ,کانال میانی مخروط افکنه
https://gps.gu.ac.ir/article_8501.html
https://gps.gu.ac.ir/article_8501_f67ba80804997ef85167e2de1f8fee94.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
4
13
2014
10
01
واکاوی عوامل تبیین کننده پایداری اجتماعی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: شهرستان چرداول)
147
166
FA
داود
جمینی
دانشگاه اصفهان
davood.jamini@gmail.com
علیرضا
جمشیدی
دانشگاه اصفهان
alirza472003@yahoo.com
توسعه پایدار روستایی منوط به پایداری ابعاد مختلف توسعه (اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی) می-باشد. بهطوریکه بدون تحقق پایداری در هر یک از ابعاد مذکور، توسعه پایدار روستایی با چالشهای متعددی مواجه خواهد شد. در این میان، پایداری اجتماعی یکی از سه رکن اساسی و هدف غایی توسعه پایدار بوده که محققان در پژوهش حاضر به دنبال بررسی وضعیت کلی آن و همچنین، عوامل تبیین کننده پایداری اجتماعی در بین جوامع روستایی میباشند. جامعه آماری پژوهش حاضر را، که بر مبنای هدف از نوع کاربردی و روش آن توصیفی است، کلیه سرپرستان خانوارهای مناطق روستایی شهرستان چرداول (9107 = N) تشکیل میدهد که با استفاده از فرمول کوکران 260 نفر بهعنوان نمونه انخاب شدهاند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی آن با مراجعه به اساتید دانشگاهی و انجام اصلاحات لازم مورد تأیید قرار گرفت. برای بررسی پایایی ابزار تحقیق،30 پرسشنامه در یک روستای خارج از محدوده مورد مطالعه تکمیل گردید و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده (819/0)، نشاندهنده قابلیت اعتماد و اعتبار بالای ابزار تحقیق بود. جهت دستیابی به اهداف پژوهش از آزمونهای توصیفی و تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد سطح پایداری اجتماعی در بین 52 درصد افراد مورد مطالعه در سطح ضعیف و بسیار ضعیف، در بین 26 درصد افرد مورد بررسی در سطح توسط و در بین 22 درصد افراد، در سطح زیاد و بسیار زیادی میباشد. نتایج مدل تحلیل مسیر نشان داد سه متغیر امنیت (837/0)، عدالت (096/0) و کیفیت زندگی (872/0) دارای رابطه مستقیمی با پایداری اجتماعی روستاییان شهرستان چرداول میباشند.
توسعه پایدار,توسعه روستایی,پایداری اجتماعی,تحلیل مسیر,شهرستان چرداول
https://gps.gu.ac.ir/article_8506.html
https://gps.gu.ac.ir/article_8506_61640ed29753394290d3d0bff3feca0d.pdf