دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
تحلیل و سنجش ارتباط تنوع بخشی اقتصادی با تغییرات سطح تابآوری نواحی روستایی. مطالعۀ موردی: شهرستانهای مریوان و سروآباد استان کردستان
23
44
FA
سعدی
محمدی
0000-0002-8541-4135
استادیار گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
saadi@pnu.ac.ir
10.30488/gps.2021.91923
امروزه در عرصۀ برنامهریزی روستایی به جای تمرکز بر روی آسیبپذیری روستایی، بر تابآور نمودن آنها به عنوان راهکاری پیشگیرانه و مقابلهگرانه با بحرانها تاکید میگردد. در این راستا نیز یکی از اقدامات مؤثر با توجه به ضعفهای اقتصادی و نقش آن در آسیبپذیری بالای نواحی روستایی، متنوعسازی اقتصاد روستاهاست تا بدین ترتیب عوامل و زمینههای آسیبزا حذف گردند. بدین منظور، در این پژوهش کاربردی، نقش تنوعبخشی به اقتصاد نواحی روستایی شهرستانهای سروآباد و مریوان در استان کردستان بر روی بهبود سطح تابآوری آنها مورد مطالعه قرار گرفته است. جمعآوری اطلاعات در بخش نظری، با منابع اسنادی و در بخش میدانی، پیمایشی؛ مبتنی بر توزیع پرسشنامه و مصاحبه با مردم محلی است. جامعۀ آماری این پژوهش، روستاهایی از دهستانهای خاوومیرآباد و زریبار در شهرستان مریوان و دهستانهای اورامان و دزلی در شهرستان سروآباد هستند که فعالیتهای متنوع اقتصادی در روستاهای خود دارند. تعداد سرپرستان خانوار روستاهای نمونه که به روش قرعهکشی تعیین گردیدند 3358 خانوار بوده که با اعمال فرمول کوکران 260 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه تعیین و پرسشنامهها به صورت تصادفی ساده در میان آنها توزیع گردید. تجزیه و تحلیل دادههای گردآوریشده با استفاده از آزمونهای آمار استنباطی(خیدو، تیتک نمونهای، ویلکاکسون و تحلیل مسیر) نشان داد که در مجموع، تنوع اقتصادی موجود در منطقه توانستهاست در سطح معنیداری 0.001 و با میانگین برابر 3/45، موجب بهبود و ارتقای سطح تابآوری روستاهای مورد مطالعه گردد. در این میان، بُعد تابآوری اقتصادی با میانگین محاسبهشده برابر 44/3، بُعد اجتماعی با میانگین برابر45/3 و بُعد تابآوری محیطی – کالبدی با میانگین 42/3 بهبود یافتهاند که بُعد تابآوری اقتصادی با بارکلی 442/ دارای بیشترین تاثیر در بهبود سطح تابآوری روستاهای مورد مطالعه بودهاست؛ همچنین، میانگین آسیبپذیری مردم محلی در برابر بحرانهای طبیعی و انسانی وارده بر معیشتشان از میانگین نامطلوب 74/2 دورۀ قبل به میانگین رضایتبخش 58/3 در دورۀ بعد از تنوع اقتصادی در منطقه کاهش یافته است.
تابآوری,تنوع اقتصاد روستایی,روستاهای شهرستانهای مریوان و سروآباد
https://gps.gu.ac.ir/article_91923.html
https://gps.gu.ac.ir/article_91923_9506982bc2b49ca6f3864d4201fc81c6.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
تحلیلی بر رضایتمندی ساکنان نواحی روستایی شهرستان آققلا از عملکرد دهیاریها
1
22
FA
بهمن
صحنه
0000-0001-9421-8243
گروه جغرافیا، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران
ahnehbahman@yahoo.com
10.30488/gps.2020.222806.3207
دهیاری مهمترین و جدیدترین نهادی است که در عرصۀ مدیریت روستایی ایران شکل گرفته و مدیریت این نهاد بر عهدۀ شخصی به نام دهیار است. این نهاد عمومی غیردولتی به منظور ادارۀ امور روستا به صورت خودکفا و با شخصیت حقوقی مستقل در هر روستا تأسیس گردیده است. دهیاری بهعنوان اهرم اجرایی دولت نقش مهمی در اجرا، نظارت و سازماندهی برنامههای توسعه در راستای دستیابی به سطحی مطلوب از توسعۀ پایدار روستایی دارد. این پژوهش با هدف تحلیلی بر رضایتمندی خانوارهای ساکن روستاهای شهرستان آققلا از عملکرد دهیاریها صورت گرفته است. پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر پیمایش است و جامعۀ آماری آن را خانوارهای ساکن در ۸ روستای شهرستان آققلا تشکیل میدهد که 346 خانوار بهعنوان حجم نمونه با فرمول کوکران تعیین گردید. به منظور ارزیابی عملکرد دهیاران در توسعۀ پایدار روستایی از 51 شاخص در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیستمحیطی منطبق بر 48 بند وظیفه محوله به دهیار در قالب طیف لیکرت استفاده شد. ابزار جمعآوری دادهها مبتنی بر پرسشنامۀ محقق ساخته که روایی محتوایی آن توسط اساتید و متخصصان تأیید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ برابر 84 درصد به دست آمده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل همبستگی کای اسکوئر و مقایسه میانگین فریدمن و کروسکالوالیس در محیط نرمافزاری SPSS و برای تهیه نقشه از نرمافزار ArcGis استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی در مؤلفههای مورد بررسی نشان میدهد که رابطۀ معنادار تا سطح اطمینان 99 درصدی بین سطح تحصیلات با متغیرهای اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و کالبدی وجود دارد؛ همچنین نتایج آزمون کروسکالوالیس نشاندهندۀ تفاوت معنادار 99 درصدی سطح رضایت روستاییان در هشت روستای مورد مطالعه از عملکرد دهیاریها در زمینههای مختلف است. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، مهمترین مشکل دهیاریها کمبود منابع مالی برای توسعۀ روستا بوده و میزان رضایت از عملکرد دهیاریها در ابعاد مورد بررسی در روستاهای پرجمعیتتر به خاطر قدرت مطالبهگری ساکنان، بسیار بیشتر از روستاهای کمجمعیت بوده است. از اینرو تشویق و ترغیب دهیاریها در اجرایی کردن طرحهای درآمدزا با ارائه طرحهای فرادستی در راستای منابع پایدار درآمدی امری ضروری و اجتنابناپذیر است.
عملکرد دهیاریها,رضایتمندی ساکنان,توسعۀ پایدار روستایی,شهرستان آققلا
https://gps.gu.ac.ir/article_134094.html
https://gps.gu.ac.ir/article_134094_d7ac762d5cd12ec790d509fbf0ba1f98.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
تحلیلی بر تعاملات فضایی مقصدهای گردشگری. مورد مطالعه: شهرستان علی آبادکتول، ناحیه محمدآباد- زرین گل
45
68
FA
هاجر
مزیدی
دکتری جغرافیا وبرنامه ریزی روستایی، گروه جغرافیای انسانی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهیدبهشتی، تهران، ایران
mazidi.hajar@gmail.com
رحمت اله
منشی زاده
دانشیار جغرافیاو برنامه ریزی روستایی،گروه جغرافیای انسانی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهیدبهشتی- تهران- ایران
rahmatollahmonshizadeh@gmail.com
فرهاد
عزیزپور
دانشیارجغرافیا وبرنامه ریزی روستایی،گروه جغرافیای انسانی، دانشکده علوم جغرافیایی، دانشگاه خوارزمی- تهران- ایران.
azizpour@khu.ac.ir
بیژن
رحمانی
دانشیارجغرافیاوبرنامه ریزی روستایی،گروه جغرافیای انسانی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهیدبهشتی، تهران، ایران
bijan.rahmani11@gmail.com
10.30488/gps.2019.150667.2892
یکی از ویژگیهای سکونت گاههای انسانی تطورپذیری و پویایی آن است. این پویایی در فضا، زمینه ایجاد جریانهای فضایی بین شهر و روستا را در قالب پیوندهای روستایی- شهری میسر می سازد، این پیوندهای روستایی- شهری حاصل تعاملات دو سویه سکونت گاههای روستایی و کانون شهری در عرصه ناحیهای است که به سبب جریانهای جریان افراد،کالاها و اطلاعات پدید می آید. شکل گیری و گسترش این جریانهای فضایی درسطوح مختلف (محلی، ناحیه ای و منطقهای) به ایجاد سازمان فضایی میانجامد. هدف این تحقیق تحلیلی بر تعاملات فضایی مقصدهای گردشگری ناحیه محمدآباد - زرین گل شهرستان علیآباد کتول مبتنی بر الگوی سازمان یابی فضایی شبکهای است. روش شناسی تحقیق کمی و مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل 20 نقطه سکونت گاهی روستایی که همگی به عنوان مقصد گردشگری روستایی درناحیه محمدآباد- زرین گل واقع در شهرستان علیآبادکتول هستند. برای گردآوریِ اطلاعات به شیوههای اسنادی و میدانی عمل شده است. در روش میدانی، از فن پرسش گری و ابزار پرسش نامه استفاده شد. البته، برای برخی از دادههای ثانویه به مراکز اطلاع رسانی مانند مرکز آمار ایران و سازمانهایی مانند فرمانداری، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان علیآباد مراجعه شد. با توجه به ماهیت مساله از تحلیل شبکه اجتماعی (SNA) استفاده شده است. در این روش سه دسته شاخص وجود دارند که در این پژوهش از شاخصهای کلان (اندازه شبکه، تراکم شبکه و مرکزیت شبکه) استفاده شده است. همچنین، در این روش دادههای جریانی به وسیله نرم افزار Nodexl مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به یافتههای تحقیق، نتایج زیر به دست آمد:<br /> - تعاملات فضایی در سطح ناحیه اگرچه مبتنی بر ساختارهای محیطی مبتنی بر فعالیتهای بخش کشاورزی شکل گرفته است ولی در دهه اخیر به علت تحول در بسترهای اجتماعی- اقتصادی و امکان محیطی ، چشمانداز طبیعی) مبتنی بر فعالیت گردشگری و سرمایه گذاریهای بومی مرتبط (با فعالیت گردشگری) از تعدد و تنوع بیشتری برخوردار شده است.<br /> - تعاملات فضایی نوین نه تنها زمینه افزایش تعاملات درون قلمروی را فراهم نموده است. بلکه زمینه افزایش تعاملات برون قلمرویی نیز افزایش یافته است. مبتنی بر بنیان نظری تحلیل شبکه، این نوع از تعاملات بسترساز پایداری شبکه (یا نظام سکونتگاهی) خواهد شد. - اگرچه، جریانها از تعدد و تنوع برخوردار شده و سطح تعاملات هم ارتقا یافته است. ولی ساختار جریانها با نقش پذیری شهرها و روستاهای بزرگ به جای ماهیت دو سویه و مکمل، از ماهیتی یک سویه برخوردار است. این ویژگی سبب شده استتا پیوند بین سکونت گاهی شکل نگیرید.
جریانهای فضایی,تعاملات فضایی,پیوندهای روستایی- شهری,سازمان فضایی,ناحیه محمدآباد,زرین گل
https://gps.gu.ac.ir/article_134095.html
https://gps.gu.ac.ir/article_134095_2bd3aaa872ae839bab4b82390e805d9b.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
تأثیر هویت مکانی بر زیستپذیری سکونتگاههای روستایی پیراشهری کلانشهر مشهد
69
90
FA
علی اکبر
عنابستانی
استاد گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی- دانشگاه فردوسی مشهد
anabestani@um.ac.ir
علیرضا
معینی
پژوهشگر پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی و دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه فردوسی مشهد
moini1363@gmail.com
10.30488/gps.2019.183416.3038
<strong>مسئله تحقیق:</strong> هویت مکانی در سکونتگاههای روستایی پیراشهری مورد مطالعه از نظر ساکنان در چه وضعیتی قرار دارد؟ هویت مکانی به چه میزان بر زیستپذیری سکونتگاههای پیراشهری به ویژه در حاشیه کلانشهرها تأثیرگذار است؟<br /><strong>هدف تحقیق</strong> بررسی تأثیر هویت مکانی بر زیستپذیری روستاهای پیراشهری شهر مشهد میباشد.<br /><strong>روش تحقیق:</strong> جامعۀ آماری پژوهش طبق آمار سرشماری 1395، روستاهای دهستان تبادکان شهرستان مشهد در بخش مرکزی شهرستان مشهد است که در پژوهش به دو محور سیمان و کلات تقسیم شده است. طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 169 خانوار بهدست آمد. جهت تجزیه تحلیل دادهها از آزمونهای، تی تکنمونهای، پیرسون و معادلات ساختاری Smat PLS و برای رتبهبندی روستاها از روش تصمیمگیری چند معیاره ویکور استفاده شده است.<br /><strong>بحث اصلی:</strong> یافتههای پژوهش نشان میدهد میانگین هویت مکانی در بین روستاهای مورد مطالعه پایین است و ابعاد هویت مکانی در این پژوهش که شامل تمایز، تداوم، عزت نفس و خودکارآمدی بودهاند با متغیر زیستپذیری دارای رابطه معناداری بودهاند بدین صورت که هرچه هویت مکانی بالاتر زیستپذیری در بین روستاییان بالاتر باشد، متغیر تمایز به میزان 100/0 اثر مستقیم بر متغیر زیستپذیری دارد؛ بدین معنی که متغیر تمایز به میزان 10 درصد توانسته است اثر مستقیمی بر سازۀ زیستپذیری بگذارد؛ همچنین متغیر تداوم به میزان 297/0- اثرمستقیم و معکوس بر سازۀ زیستپذیری دارد؛ یعنی با افزایش در سازۀ تداوم به میزان یک واحد، شاهد کاهش در سازۀ زیستپذیری به میزان 297/0- خواهیم بود. متغیر عزت نفس نیز به میزان 318/0 و متغیر خودکارآمدی به میزان 621/0 اثرمستقیم بر سازۀ زیستپذیری دارد. همانطورکه مشاهده میشود متغیر خودکارآمدی به نسبت سایر متغیرها اثر مستقیم بیشتری به میزان 1/62 درصد بر سازۀ زیستپذیری اثر مستقیم دارد.
هویت مکانی,زیست پذیری,روستاهای پیراشهری,معادلات ساختاری,کلانشهر مشهد
https://gps.gu.ac.ir/article_134096.html
https://gps.gu.ac.ir/article_134096_a8e0e8ad35b718beed483363ef15ebb1.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
چالشهای امنیت ملی در مرزهای ایران و ترکیه. مطالعه موردی: اقتصاد مرزی مرز بازرگان
91
110
FA
حیدر
لطفی
دانشیار جغرافیای سیاسی و گردشگری، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایران.
d.lotfi.garmsar023@gmail.com
10.30488/gps.2020.185692.3047
کـشورها از طریق مرزهای بینالمللی به عنوان زیرسیستمهای اقتصاد جهانی هویت مییابند و هر کشوری دارای سیاست و برنامه اقتصـادی مجزایـی است که نسبت به منافع و مصـلحت خـود، آن را تنظـیم میکند و از طـرفـی مرزهـا میتوانند در مقابل برنامهها و تـهدیدهایی که اقتصادشان را به مخـاطره میاندازد مـانع ایجاد کنند. هدف اصلی این پژوهش عبارت از تبیین و تحلیل رابطه اقتصاد مرزی با چالشهای امنیت ملی در مرزهای ایران به ویژه در مرزهای ایران و ترکیه است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی- تبیینی و با استفاده از منابع کتابخانهای و مقالات و اسناد کلان انجام شده است. روش جمعآوری دادهها نیز کتابخانهای و با استفاده از مقالات علمی- پژوهشی است. ابزار گردآوری اطلاعات فیشبرداری و استفاده از جداول و نمودارها و نیز نقشهها است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین اقتصاد مرزی با چالشهای امنیت ملی در مرزهای ایران به ویژه در مرزهای ایران و ترکیه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. مرز ایران و ترکیه فرصتها و تهدیدهایی را برای دو کشور در بر دارد. در واقع در کنار فرصتهای اقتصادی ایجاد شده، باید به تهدیدات و تنشهایی چون منازعات هیدروپلیتیک، مسئله کُردها، ملاحظات ناشی از پیوند استراتژیک ترکیه و ایالات متحده، مسائل ایدئولوژیکی طرفین و تعدد دیدگاههای ژئوپلیتیکی ترکیه توجه شود.
اقتصاد مرزی,امنیت ملی,مرزهای ایران و ترکیه,مرز بازرگان
https://gps.gu.ac.ir/article_134097.html
https://gps.gu.ac.ir/article_134097_5e928c7797b4fdb097b37b33e1a26cfc.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
پهنهبندی مناطق شهری جهت توسعۀ آتی با استفاده از تکنیک چیدمان فضا. مورد پژوهش: شهر یزد
111
128
FA
اکرم
کریمخانی
0000-0002-4289-7405
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری- دانشگاه یزد- ایران
t.karimkhani1367@gmail.com
محمد حسین
سرائی
0000-0002-4289-7405
دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری- دانشگاه یزد- ایران
msaraei57@gmail.com
10.30488/gps.2020.199211.3094
در این پژوهش که با رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، شناسایی عوامل و الگوی توسعه و رشد مناطق شهری و مکانیابی جهات مطلوب گسترش فیزیکی شهر یزد بهعنوان هدف اصلی پژوهش مد نظر است. بعد از شناسایی عوامل تأثیرگذار در امر توسعه و رشد شهر یزد، برای تحلیل و شناسایی این عوامل ابتدا چهار معیار اصلی (محیطی، اقتصادی- اجتماعی، فضایی- کالبدی، طرح و سیاستهای دولت) با 33 زیر معیار با شبررسی منایع داخلی و خارجی برای شهر یزد تعیین و بر اساس نتایج پرسش نامههایی که توسط 20 تن از مسئولان سازمانهای مربوطه پرشده، با روش آنتروپی شانون ارزشگذاری شدند. در تحلیل نهایی با استفاده از تکنیک ویکور جهات مطلوب توسعۀ شهری تعیین و در نهایت با روش همپوشانی وزندار و تکنیک چیدمان فضا، تحلیل الگوی توسعه و هدایت رشد شهری انجامگرفته، نتایج بهدست آمده نشان میدهد که مهمترین عوامل تأثیرگذار بر توسعۀ فیزیکی شهر یزد معیار فضایی- کالبدی و معیارهای اقتصادی و اجتماعی کمترین تاثیر را دارند. تحلیل رتبه بندی مناطق مستعد توسعۀ شهر یزد بر اساس مدل ویکور حاکی از آن است که بهترین جهت در اولویت اول منطقۀ یک واقع در شمال شرقی و در اولویت دوم منطقۀ سه واقع در جهت جنوب شهر استۀ همچنین بررسی نقشه نهایی حاصل از روش همپوشانی وزندار و چیدمان فضا نشان داد که در مناطق شمال شرقی و جنوب و همچنین نزدیکی شهر به شبکۀ ارتباطی توسعه بیشتر بوده و میزان انتخاب در این خطوط نیز، تمایل به سکونت پیوسته و چسبیده به شهر را نشان میدهد.
پهنهبندی,توسعه,چیدمان فضا,مدل ویکور,شهر یزد
https://gps.gu.ac.ir/article_134098.html
https://gps.gu.ac.ir/article_134098_e86cb42e0eea2ae6974623d3945a34e9.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
تبیین توسعۀ منطقهای با تأکید بر اشتغال در حوزۀ اقتصاد دریا. مورد مطالعه: استان بوشهر
129
152
FA
علی
حسینی
0000-0002-3942-2222
عضو هیاتعلمی گروه جغرافیای انسانی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
a.hosseini@ut.ac.ir
بهادر
زارعی
عضو هیاتعلمی گروه جغرافیای سیاسی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
bzareei@ut.ac.ir
سیدعباس
احمدی
عضو هیاتعلمی گروه جغرافیای سیاسی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
abbashmadi@ut.ac.ir
رسول
رستمی
پژوهشگر دکتری پردیس بینالمللی کیش، دانشگاه تهران
rasoolrostami@ut.ac.ir
10.30488/gps.2020.203059.3108
اقتصاد دریامحور فرصتهای شغلی جدیدی ایجاد میکند و منجر به افزایش تولید ناخالص منطقه ای و درآمد نیروی کار می شود. آینده نگاری فرآیند سازماندهی شده هدفمندی است که باعث گردهم آمدن بازیگران کلیدی عرصه های علم و فناوری برای ترسیم آیندهای امکانپذیر و راههای رسیدن به چنین آینده ای می شود. استان بوشهر به عنوان یکی از استانهای ساحلی کشور دارای ظرفیت بسیار بالایی در راستای توسعۀ اقتصاد دریامحور به خصوص در زمینه های مورد تأکید در این پژوهش است. هدف این پژوهش، بهره گیری از رویکردهای آیندهپژوهی و اتکا به مدلهای برنامه ریزی بر پایه این رویکرد، به بحث در خصوص توسعۀ اشتغال در سه بُعد اقتصاد دریا (گردشگری دریایی، آبزیپروری دریایی و زیستفناوری دریایی) در استان بوشهر است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت بر اساس روشهای آینده پژوهی توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری داده ها، اطلاعات اسنادی، میدانی و گروه دلفی است و مدلهای پردازش داده ها آینده نگاری با استفاده از نرم افزار MICMAC است. در این پژوهش پیشران های کلیدی آینده پژوهی در ارتباط با توسعۀ اشتغال در بخشهای اشاره شده، ارائه شد. نتایج نشان داد که رقابت پذیری شهری، مناطق نمونه و دهکده های گردشگری، سرمایه گذاری مردم محلی در بخش گردشگری، سرمایه گذاری بخش خصوصی، زمینهای ساحلی مطلوب و گسترده در بخش آبزی پروری و وجود منطقۀ ویژه علم و فناوری دریایی، حمایت از تولیدات داخلی، صادرات محصولات زیست فناوری در بخش زیست فناوری دریایی بیشترین میزان تأثیرگذاری بر فرآیند توسعۀ اشتغال در استان بوشهر را خواهند داشت.
آیندهنگاری,اقتصاد دریا,گردشگری دریایی,آبزی پروری دریایی,زیست فناوری دریایی,بوشهر
https://gps.gu.ac.ir/article_134100.html
https://gps.gu.ac.ir/article_134100_2549ef26dadc638b5d50f94cb67235d5.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
ارزیابی وفاداری گردشگران میراث فرهنگی در مقصد رامسر
153
166
FA
سیّد محمّد
میرتقیان رودسری
0000-0002-5064-6112
دانشجوی دکتری گردشگری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی
sm_mirtaghian@atu.ac.ir
احمد
پوراحمد
0000-0003-0224-5995
استاد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
apoura@ut.ac.ir
10.30488/gps.2020.206010.3121
درک این که وفاداری گردشگر چگونه شکل میگیرد و میزان این وفاداری در چه سطحی میباشد، برای مدیریت بازاریابی مقصدهای گردشگری به یک اصل و قاعدة کلی تبدیل شده است. پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی سطح وفاداری گردشگران میراث فرهنگی در مقصد رامسر با تاکید بر مراحل وفاداری صورت پذیرفت. جاﻣﻌﮥ آماری پژوهش بازدیدکنندگان میراث فرهنگی مقصد رامسر بودند. با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه، 384 نفر برآورد گردید. روش نمونهگیری، غیرتصادفی در دسترس بود. از پرسشنامه برای جمعآوری دادهها بهرهگیری شد. روایی پرسشنامه به صورت صوری و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ (866/0= α) تایید شد. تجزیه و تحلیل دادهها با به کار گیری نرمافزار SPSS25 انجام شد. یافتهها مشخص ساخت که سطح وفاداری در هر چهار مرحله، به طور تقریبی برابر است، امّا وفاداری میلی (مرحله سوم: متغیر اعتماد) سطح بالاتری نسبت سایر مراحل داشت. همچنین، سطح وفاداری نگرشی، کمی از وفاداری رفتاری بالاتر بود. مبتنی بر این یافتهها، نتیجهگیری شد و پیشنهادهای لازم جهت افزایش سطح مراحل وفاداری و نزدیک نمودن آن به وفاداری عملی ارائه گردید.
گردشگری,وفاداری,میراث فرهنگی,میراث ملموس و ناملموس,رامسر
https://gps.gu.ac.ir/article_134102.html
https://gps.gu.ac.ir/article_134102_a843ee2372109907c3b938c187658ece.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
بررسی عوامل اثرگذار در ایجاد شهر شاد. نمونۀ موردی: شهر همدان
167
182
FA
منصور
رضاعلی
0000-0003-4131-6696
دانش آموخته دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری- دانشگاه تربیت مدرس
rezaali@ut.ac.ir
ولی اله
نظری
ولی اله نظری،استادیار گروه علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه فرهنگیان ،پردیس حکیم فردوسی کرج
ghale.shohada826@gmail.com
محمد
غلامی
استادیار جغرافیا،دانشگاه پیام نور، ایران
gholami@mailinator.com
مریم
صمدیان
کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری، موسسه آموزش عالی علامه دهخدا-قزوین
samadiyan@mailinator.com
10.30488/gps.2020.208509.3135
شادی و نشاط اجتماعی امری مهم و ضروری برای مقابله با مشکلات روحی و روانی افراد میباشد، بنابراین توجه به این موضوع مهم، بسیار ضروری است. با توجه به اینکه عوامل متعددی میتواند در ایجاد شادی در بین افراد نقش اساسی داشته باشد، این دلایل میتوانند جنبههای روانشناسی و جامعهشناسی داشته باشند؛ بنابراین میتوان گفت که محیطهای شهری در پاسخگویی به نیازهای اولیه انسان در جهت دستیابی به شهرهای سالم و شاد نقش بسزائی دارند. مرور ادبیات موضوع نشان میدهد که علیرغم وجود نظریههای گوناگون در زمینه نقش شادی در فضاهای شهری در بین متخصصان این دانش در سطح جهانی، مطالعات مربوط به تأثیر برنامهریزی شهری و نقش طراحی شهری بر افزایش شادی و نشاط اجتماعی شهروندان کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. بر همین مبنا هدف از انجام این پژوهش، بررسی عوامل اثرگذار بر ایجاد شهرهای شاد در نمونۀ موردی شهر همدان است. به همین منظور عوامل مختلف چهارگانۀ اثرگذار بر ایجاد شهر شاد شامل ابعاد مدیریتی، کالبدی، زیستمحیطی و اجتماعی- اقتصادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری دادهها بر مبنای پیمایشی بوده است. ابزار گردآوری دادهها در بخش پیمایشی مبتنی بر یک پرسشنامۀ محقق ساخته است. حجم نمونه بر مبنای تعداد جمعیت شهر همدان در آخرین سرشماری رسمی کشور و با استفاده از فرمول کوکران با ضریب خطای 5 درصد برابر با 384 نفر تعیین شده است. بر اساس نتایج حاصل شده از پرسشنامههای تکمیلشده در بین شهروندان شهر همدان، مشخص شد که مؤلفههای اجتماعی- اقتصادی و زیستمحیطی بیشترین تأثیر را بر میزان شادی ساکنان شهر همدان دارند.
شادی,نشاط اجتماعی,سرزندگی,شهر شاد,همدان
https://gps.gu.ac.ir/article_134103.html
https://gps.gu.ac.ir/article_134103_e899ebe9148193f87f572be30bf73781.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
بررسی سیستم تأسیسات آب شرب از دیدگاه پدافند غیرعامل در شهر یاسوج
183
198
FA
مجید
ریاحی پور
دکترای جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده علوم انسانی، گروه جغرافیا، دانشگاه زنجان ، زنجان، ایران
majid.riyahipoor@gmail.com
محسن
کلانتری
دانشیار ،دانشکده علوم زمین ،گروه جغرافیای انسانی و آمایش ،دانشگاه شهید بهشتی ،تهران، ایران
a_safdari@ut.ac.ir
سیده پریا
پرهیز
کارشناس ارشد شهرسازی و برنامه ریزی شهری، دانشگاه آزاد اسلامی واحدعلوم تحقیقات یاسوج
10.30488/gps.2020.209510.3139
<span dir="RTL" lang="AR-SA">ایمنی شهری یکی از اساسیترین پیشفرضهای جامعۀ جهانی برای برنامهریزی انسانمحور است </span><span dir="RTL" lang="FA">و</span><span dir="RTL" lang="AR-SA"> پدافند غیرعامل در برابر الگوهای غالب خطرپذیری شهری از مهمترین راهبردهای ایمنسازی فضاهای شهری میباشد.</span><span dir="RTL" lang="FA"> وقوع حوادث طبیعی و انسانی تلفات سنگینی را در شهرها ایجاد میکند این مسئله توجه به ابعاد آسیبپذیری و دستیابی به استانداردهای آسایش شهر را از منظر پدافند غیرعامل گریزناپذیر میکند.</span><span dir="RTL" lang="FA">هدف این پژوهش بررسی سیستم تأسیسات آب شرب از دیدگاه پدافند غیرعامل در شهر یاسوج است. پژوهش بر این فرض استوار است که سیستم تأسیسات آب شرب شهر یاسوج از دیدگاه پدافند غیر عامل دارای آسیبپذیری بالایی است. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی و تحلیلی است و جهت بررسی و تجزیه و تحلیل این موضوع از نرمافزارهای </span>Arc View<span dir="RTL" lang="FA"> و </span>Arc Gis<span dir="RTL"> <span lang="FA">و </span></span><span dir="RTL" lang="AR-SA">روش دلفی </span><span dir="RTL" lang="FA">استفاده شده است </span><span dir="RTL" lang="AR-SA">در روش انجام کار پس از شناسایی معیارها اقدام به تهیه پایگاه دادههای مکانی در سامانۀ اطلاعات جغرافیایی (</span>Arc GIS<span dir="RTL" lang="AR-SA">) شد در ادامه پس از استانداردسازی این معیارها به روش (</span>AHp <span dir="RTL" lang="FA">) </span><span dir="RTL" lang="AR-SA">در محیط نرمافزار با استفاده از ابزارهای شناسایی به هر یک از معیارها وزن خاصی اختصاص داده شد، سپس با تلفیق و رویهمگذاری این معیارها، بر اساس (مدل </span>AHp <span dir="RTL" lang="AR-SA">)، نقشۀ نهایی که بیانگر مناطق آسیبپذیر و غیر آسیبپذیر</span><span dir="RTL" lang="AR-SA">است، حاصل شد</span>.<span dir="RTL"> <span lang="AR-SA">نتایج پژوهش نشان میدهد: با وجود اهمیت بسیار زیاد آب در تداوم زندگی عادی در شهر و نیاز مبرم و روزانۀ شهروندان و بخشهای مختلف شهری به آن، قسمتهای مختلف این تأسیسات از مرحلۀ تامین تا توزیع در برابر حملات نظامی و تروریستی و بحرانهای طبیعی به شدت آسیبپذیر هستند، لذا منطقۀ مورد مطالعه در نقشۀ تولیدشده به طبقه آسیبپذیری زیاد و</span></span><span dir="RTL" lang="AR-SA">کم به منظور برنامهریزی جهت انواع فعالیتها در راستای پدافند غیر عامل تقسیم شد</span>.<span dir="RTL"> <span lang="AR-SA">شاخصهای شهری تأثیرگذار در این موضوع نظیر فاصله از (مراکز درمانی و مراکز حمل و نقل و...) نیز مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس آنها پهنهبندی آسیبپذیری شهر ارائه گردید</span></span>
پدافند غیر عامل,شهر یاسوج,آسیبپذیری,تأسیسات آب شرب,GIS
https://gps.gu.ac.ir/article_134106.html
https://gps.gu.ac.ir/article_134106_8d47357ec1b2978673236d45e28b4e7b.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
تبیین فرایند پایش توازن اقتصادی در مدل نوسازی متوازن بافتهای فرسوده ی شهری با استفاده از روش سیستم داینامیک. نمونه موردی: بافت فرسوده مرکزی شهر زنجان
199
216
FA
علی
اوصانلو
گروه شهرسازی، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجفآباد، ایران
aliosanlu@gmail.com
علیرضا
عندلیب
111111111111111111
دانشیار گروه شهرسازی واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
osanlu.a@gmail.com
شیرین
طغیانی
گروه شهرسازی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
toghayni@gmail.com
10.30488/gps.2020.209863.3141
امروزه در مسائل شهری همچون نوسازی بافتهای فرسوده ضرورت بهره برداری از تجارب گذشته با استفاده از مدلها، به ویژه مدلی مفهومی که از نظریه ای بومی استفاده کرده و با شرایط زمینهای کشور ما سازگاری داشته باشد، ضروریست؛ لذا این پژوهش چارچوب خود را بر مبنای فرایندی نوین در این زمینه قرار داده است. در این مقاله ابتدا نظریه "نوسازی متوازن بافتهای فرسودۀ شهری" تبیین گشته و از آن در نمونۀ موردی (بافت فرسودۀ مرکزی شهر زنجان) استفاده میشود. نتایج حاصلشده از گام نخست، برای استفاده در "مدلسازی داینامیکی سیستم بافت فرسوده" مورد استفاده قرار میگیرد. متغیرهای پژوهش که برای استفاده در مدلسازی استفاده میشوند، شامل تعداد فراوان شاخصها، مؤلفهها و عناصر اقتصادی بافت فرسودۀ شهری هستند که از منابع معتبر نظری و مطالعات میدانی و پرسش نامه و نیز استفاده از نظر نخبگان به روش دلفی، بهدست میآیند و در نهایت با استفاده از روش تحلیلعاملی، به شاخصهای مهم و تأثیرگذار کاهش مییابند. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث روش، پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش 375 نفر بود که به صورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و معیار انتخاب نمونه در این پژوهش، خانوارهای ساکن و کاربران بافت بود و برای تکمیل پرسش نامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردید، در نتیجه آن ضریب بهدست آمده برابر 0.782 است که نشان از پایایی پرسش نامه است. نتایج این پژوهش، نشان میدهد که بافت فرسودۀ مرکزی زنجان، در بُعد اقتصادی، از توازن خارج گشته و اولویتهای اقدام برای به توازنرسانیدن بافت را مشخص مینماید. خروجی "مدل سیستم داینامیک نرمافزار ونسیم" نیز از اینرو به نامتوازن بودن سیستم بافت فرسوده در آینده حکایت دارد؛ همچنین مدلهای سیستم داینامیک، صحت نتایج نظریه متوازن را تأیید میکند
بافت فرسوده,سیستم داینامیک,تفکر سیستمی,نوسازی متوازن,اقتصادی,نوسازی شهری
https://gps.gu.ac.ir/article_134115.html
https://gps.gu.ac.ir/article_134115_d0f6e741a6989afad71c28810b91fe67.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
تحلیلی بر تنگناها و راهبردهای توسعۀ کالبدی و فیزیکی سکونتگاههای غیررسمی. نمونۀ موردی: محلههای حاشیهای و پیرامونی بابل
217
238
FA
عل اکبر
نجفی کانی
0000-0003-0518-0277
دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران
alinajafi_1159@yahoo.com
خدیجه
حمیدی
کارشناسارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران
hamidi.f@yahoo.com
10.30488/gps.2020.219392.3187
وجود امکانات و زیرساختهای مختلف در شهرها موجب شده تا بسیاری از روستاییان محل زندگی خود را ترک کرده و به شهرها مهاجرت کنند. این درحالی است که گرانی قیمت زمین و مسکن مهاجران تازهوارد را مجبور میکند تا به دور از چشم مسئولان و بدون اخذ مجوز از دستگاههای متولی به ساخت سرپناه در حاشیه شهرها اقدام کنند که به تبع آن مشکلات زیادی را برای مسئولان در زمینه خدماترسانی و همچنین برای حاشیهنشینان به وجود میآورد. از اینرو این پژوهش سعی دارد تا ضمن بررسی چالشهای توسعه در ناحیه مورد مطالعه، راهبردهای کلیدی را در راستای توسعۀ مساکن غیررسمی ارائه نماید. به منظور دستیابی به این هدف از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و میدانی استفاده شده و اطلاعات مورد نیاز به دو صورت اسنادی و پرسشنامه گردآوری شده است. جامعۀ آماری پژوهش، ساکنان چهار محلۀ، موزیرج، کتی شرقی و غربی، باغآبادیان و ساداتمحله هستند که بر اساس فرمول کوکران 310 خانوار از بین آنان به عنوان جامعۀ نمونه انتخاب شدند. سپس با توجه به تعداد خانوارها در هر یک از چهار محله، پرسشنامهها با روش تصادفی ساده/ سیستماتیک توزیع گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان داد که بین میزان مشارکت شهروندان در سکونتگاههای غیررسمی با میزان توسعهیافتگی در محلههای مختلف تفاوت معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. یعنی هر چقدر مشارکت حاشیهنشینان در زمینههای مختلف عمرانی و خدماتی بیشتر باشد، به همان نسبت از مسائل و مشکلات محلات کاستهشده و محلات توسعهیافتهتر هستند. همچنین نتایج تحقیق در مورد رابطه بین چالشهای اقتصادی و اجتماعی با توسعهنیافتگی محلات حاکی از آن است که عدم سرمایهگذاری سرمایهگذاران به عنوان مهمترین چالش اقتصادی و همچنین عدم دسترسی به امکانات تفریحی، ورزشی و علمی به عنوان مهمترین چالش اجتماعی پیشروی حاشیهنشینان مطرح شده است. مهمترین چالش اکولوژیکی و کالبدی محلههای مورد مطالعه، وضعیت و کیفیت بد معابر چه به لحاظ عرض کوچهها و چه به لحاظ بهداشتی با عنایت به فقدان زیرساختهای دفع و کنترل سیلاب (سیستم اگو) است. بهنحویکه نتایج حاصل از تحلیلهای همبستگی تا سطح اطمینان 99 درصد رابطۀ معناداری را تبیین مینمایند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی چندگانه نیز برای تبیین میزان چالشها پیشروی توسعهیافتگی نشان میدهد که مؤلفههای بررسیشده تاحد قابل قبول و معناداری وابسته به متغیرهایی هستند که مورد بررسی قرار گرفتند. ضریب تعیین محاسبه شده در معادلۀ رگرسیونی حاکی از آن است که تنگناهای متعدد پیشروی توسعهیافتگی قریب به 75 درصد وابسته به متغیرهای مورد بررسی است و حدود 25 درصد وابسته به متغیرهای دیگر است که در این پژوهش مورد شناسایی قرار نگرفتند. شایان ذکر است که عدم توسعۀ نواحی پیرامون شهر که عمدتاً محل اسکان مهاجران روستایی هستند را باید در پایین بودن درآمد حاشیهنشینان، وجود بافتهای آشفتۀ که بهتدریج شکلگرفته و یا روستاهای الحاقی به شهر و هزینهبر بودن عمران و آبادانی مناطق حاشیهای جستجو نمود.
چالش,راهبرد,سکونتگاه غیررسمی,حاشیه نشینی,بابل
https://gps.gu.ac.ir/article_134117.html
https://gps.gu.ac.ir/article_134117_ee7877ef7bdbcb6023de489bb505b384.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
بررسی وضعیت گردشگری روستایی و نقش آن در توسعۀ روستایی. مطالعۀ موردی: روستاهای شهرستانهای املش و رودسر
239
260
FA
حسن
حبیبی کوشکوهی
0000-0000-0000-0000
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
habibi.hassan56@gmail.com
رحمت الله
منشی زاده
دانشیار جغرافیای انسانی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
r-monshizadeh@sbu.ac.ir
محمدتقی
رضویان
0000-0001-6759-6054
استاد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
m-razavian@sbu.ac.ir
10.30488/gps.2020.200679.3097
امروزه توجه به موضوع گردشگری امتیازات اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیستمحیطی قابل ملاحظهای برای نواحی روستایی و کمتر توسعه یافته از طریق توسعۀ درآمدی و زیرساختی ایجاد مینماید و از طرف دیگر با اتکا به ویژگیها و تأثیرات خود میتواند به گونهای کاملاً مؤثر در تحرک و پویایی بخشهای مختلف اقتصادی جوامع محلی، به توسعۀ نواحی روستایی کمک نماید. برایناساس، این پژوهش با هدف تبیین نقش گردشگری در توسعۀ روستایی و با تأکید بر کارآفرینی بر روی روستاهای شهرستانهای املش و رودسر به دنبال پاسخ به این پرسش است که گردشگری روستایی چگونه میتواند زمینۀ توسعۀ نواحی روستایی را فراهم کند؟ از این منظر، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی از طریق گردآوری اطلاعات به تکمیل پرسشنامه در قالب طیف لیکرت طراحی شده و پرسشهای پژوهش از طریق نرمافزار آماری SPSS و EXCEL و نقشهها با استفاده از نرمافزارARC GIS تهیه شدهاند. جامعۀ آماری این پژوهش 14 نقطۀ روستایی است، که از آن میان 383 نفر از سرپرستان خانوار روستایی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین گردشگری و توسعۀ روستایی در سطح روستاهای مورد مطالعه یک نوع رابطۀ مستقیم وجود دارد؛ همچنین از طریق بررسی ضریب همبستگی اسپیرمن بین افزایش درآمد، ایجاد اشتغال، تحولات فرهنگی، افزایش تعاملات اجتماعی، افزایش آلودگیهای زیستمحیطی و تغییرات کالبدی –فضایی در محدودۀ مورد مطالعه همبستگی وجود دارد. از طرفی نتایج تحلیل نشان میدهد، متغیری که بیشترین واریانس توسعۀ روستایی منطقه را تبیین میکند بُعد اقتصادی است.
گردشگری روستایی,توسعۀ روستایی,کارآفرینی
https://gps.gu.ac.ir/article_134119.html
https://gps.gu.ac.ir/article_134119_713a83e820a1471c88678f3ccc73b349.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
بازشناسی مفهوم خوانایی در فرآیند ادراک ساکنان از مجتمعهای مسکونی. نمونۀ موردی: مجتمع اکباتان تهران
261
276
FA
حسن
نظیف
https://orcid.org/0000-0002-7135-9980
دکتری معماری، دانشکده معماری ، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران
h.nazif@gu.ac.ir
علیرضا
عینی فر
دکتری معماری، دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران
aeinifar@ut.ac.ir
10.30488/gps.2019.207058.3126
با وجود معرفی خوانایی بهعنوان یک مفهوم مرتبط با ادراک انسانی، نگاه کالبدمحور به سنجش این مفهوم، منجر به تمرکز بر معیارهایی از محیط فیزیکی شده است. اگر مبتنی بر تعاریف، مبنای سنجش خوانایی کالبدی را بهجای تصویر محیطی، تصور ناظر از محیط کالبدی بدانیم که مبنای تعامل افراد با محیط است، زوایای دیگری از وجوه مؤثر بر خوانایی را میتوان تشخیص داد. هدف این پژوهش دست یافتن به معیاری جامع برای سنجش مفهوم خوانایی مبتنی بر تصور ذهنی است، لذا پرسش پژوهش این است که فرآیند ادراکی ایجاد تصویری روشن و منسجم از محیط در ذهن ناظر چگونه است؟ این مقاله در چارچوب مطالعات کیفی بوده و ضمن بررسی اسناد و مطالعات مرتبط و با روش تحلیل محتوا سعی دارد تا به مدلی مفهومی از ارتباط مؤلفههای تصویر ذهنی دستیافته و از طریق استدلالی منطقی ارتباط آن را با خوانایی برقرار نماید، سپس ضمن ارزیابی آن در چارچوبی کمّی و در محدودۀ یک مجتمع مسکونی به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و تحلیل عامل تأییدی در نرمافزار لیزرل ضمن شرح و بسط چارچوب نظری اعتبار آن را برای سنجش خوانایی بررسی نماید. نتایج تحلیلها نشان از همبستگی بین دادهها و روایی بین مؤلفهها داشته و حاکی از تأثیر توأمان لایههای مکانی، زمانی و عاطفی در تصور ناظر از محیط کالبدی است؛ لذا خوانایی ادراکشده از محیط کالبدی علاوه بر ایجاد تصویر ذهنی- مکانی منوط به ایجاد تصویر ذهنی- زمانی و ذهنی- عاطفی است
خوانایی,تصویر ذهنی مکانی,تصویر ذهنی زمانی,تصویر ذهنی عاطفی,مجموعۀ مسکونی
https://gps.gu.ac.ir/article_134122.html
https://gps.gu.ac.ir/article_134122_f994cbc554881cb40f4a91790faac9c2.pdf
دانشگاه گلستان
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-4821
11
39
2021
05
22
ارزیابی معیارهای مؤثر بر گونهبندی معابر در فرآیند طراحی شهری با تأکید بر اقتصاد حرکت. مطالعه موردی: محله فرحزاد، تهران
277
294
FA
میرناصر
میرباقری هیر
دانشکده اقتصاد، استادیار اقتصاد، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
mirbagheri_hir@yahoo.com
سید یحیی
خاتمی
دانشجوی دکترای شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
arc.khatami@gmail.com
10.30488/gps.2020.219622.3189
موضوع معابر شهری از جمله موضوعات اصلی و تأثیرگذار در طرحهای شهری هستند. بررسی نوشتگان موجود در مورد گونهبندی معابر نشان میدهد گونهشناسی و طبقهبندی معابر شهری اغلب با استفاده از معیارهای عملکردی، مقیاس آمد و شد، عرض معبر یا ترکیبی از این معیارها صورت میگیرد و فرآیندهای گونهبندی بر اساس معیارهای چندگانه و کیفی کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. هدف از انجام این پژوهش، تعیین شاخصهها و پارامترهای کیفی مؤثر بر گونهبندی معابر بر اساس ویژگیهای مشترکشان و تدوین مدلی که بتواند این پارامترها، ارزشها و ویژگیهای کیفی و مکانمحور را در فرآیند ارائه پیشنهادات طراحی شهری مورد استفاده قرار دهد، میباشد، بدین منظور، با استفاده از مطالعات اسنادی، مرور نوشتگان و تجربیات مشابه گونهبندی، ابتدا به بررسی جامع عوامل مؤثر بر گونهبندی معابر پرداخته شده است تا چهارچوب نظری گونهشناسی معابر حاصل شود. در گام بعد، بر اساس نقد معیارهای گونهبندی در نوشتگان موجود و مطالعات اکتشافی انجامشده در مورد این موضوع، پنج معیار 1) پیاده مداری، 2) توپوگرافی، 3) نقش عملکردی، 4) میزان همپیوندی فضایی و 5) کیفیت سیما و منظر به عنوان معیارهای گونهبندی معابر معرفی شدهاند. با بهکارگیری معیارهای بالا، از انطباق اسنادی و تحلیل برداشتهای میدانی با استفاده از سامانۀ اطلاعات مکانی (GIS) و روش چیدمان فضا، معابر محله فرحزاد به عنوان نمونۀ موردی مورد بررسی قرار گرفتهاند. گونهبندی معابر فرحزاد نشان میدهد که در یک بافت قدیمی و ارگانیک، گونههای متعددی از معابر با ویژگیهای مختلف و متنوع وجود دارند که نیازمند رهنمودهای مداخلۀ متناسب هستند. همچنین ممکن است کل یک معبر در یک تیپ معین قرار نگیرد و به سبب داشتن شخصیتهای چندگانه در بخشهای مختلف، هر یک از این بخشها، در گونههای مختلفی قابل دستهبندی باشند و در مرحلۀ پیشنهاد روش مداخله یا راهنمای طراحی، با سیاستگذاری متناسب، زمینۀ برخورد مناسب با هر یک از این بخشها میتواند فراهم شود.
ویژگیهای معابر شهری,گونهبندی,معیارهای کیفی,راهنمای طراحی شهری,محلۀ فرحزاد "
https://gps.gu.ac.ir/article_114638.html
https://gps.gu.ac.ir/article_114638_2c0dafd1962eb737e22b18a6c9068670.pdf