2024-03-28T23:22:39Z
https://gps.gu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=11165
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1397
8
30
تحلیل عدالت فضایی استانهای کشور با روش های MADM مطالعه موردی: بخش شبکه های ارتباطی استان کرمان
فرزانه
ساسان پور
سامان
حیدری
اسماعیل
پیری
باقر
احمدی
امروزه توسعهیافتگی رابطه مستقیمی با شبکههای ارتباطی دارد که توزیع مناسب آن در سطح مناطق، عدالت فضایی و به طور خاص عدالت اجتماعی - اقتصادی را به همراه خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی سطوح توسعه یافتگی شهرستانهای استان کرمان در بخش شبکه های ارتباطی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و از نوع کاربردی است که با استفاده از مدل Topsis و AHP و نرم افزارهای Expert Choice و Topsis Solver انجام شده و ترسیم نقشهها نیز به کمک نرم افزار Arc GIS صورت گرفته است. جهت رتبه بندی سطوح توسعه، از 25 زیر معیار شبکههای ارتباطی بهره برده شد. یافتههای پژوهش نشاندهنده توزیع فضایی نامتعادل شاخصها در شهرستانهای استان کرمان می باشد. بهطوریکه شهرستانهای کرمان و سیرجان در سطح مناسبتری نسبت به سایر شهرستانها قرار داشت و در مقابل شهرستانهای قاریاب و رایر محرومترین شهرستان استان کرمان بودند. در مجموع نابرابری در توزیع فضایی شبکه های ارتباطی در بین شهرستانهای استان کرمان مشهود میباشد. لذا لازم است در برنامهریزیها آتی، به منظور گسترش عدالت فضایی، شهرستانهای محروم در اولویت قرارگیرند تا بدین وسیله زمینۀ عدالت اجتماعی نیز فراهم شود.
عدالت فضایی
توسعه یافتگی
شبکههای ارتباطی
روشهای MADM
استان کرمان
2019
02
20
1
18
https://gps.gu.ac.ir/article_85829_6e5c405e545d6e36b6bddc6d8368207e.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1397
8
30
تحلیل ساختار فضایی شهری با تأکید بر بُعد جمعیتی رویکرد ریخت شناسی شهر چندهسته ای. مطالعه مورد: شهر تهران
علی
حسینی
احمد
پوراحمد
کرامت الله
زیاری
در قرن بیستم، گرایشهای اولیه تمرکززدایی و تغییرات در فناوری اطلاعات، حملونقل و ارتباطات منجر به تغییر ساختاری عمدهای در شهرها شد و روند الگوی تکهستهای را که به اشتغال در مرکز تجاری شهر (CBD) تمرکز داشت، متوقف ساخت. هنوز درک روشنی از اینکه آیا شهر چندهستهای، پایدار یا به لحاظ اقتصادی رقابتپذیر هست یا نه، وجود ندارد. هدف از این پژوهش، تحلیل ساختار فضایی شهری با تأکید بر رویکرد ریختشناسی شهر چندهستهای بر اساس الگوی فضایی کانونهای جمعیتی شهر تهران است. از مساله واحد ناحیهای قابل اصلاح[1] (MAUP) برای تعیین واحد فضایی تحلیل استفاده شد. روشهای مورد استفاده خودهمبستگی و آمار فضایی، مدل چندهستهای اسمال و سانگ و روش cut-off بود. نتایج حاصل از ارزش شاخص موران برای سه دوره مقادیر مثبت و نزدیک به یک است میتوان نتیجه گرفت که توزیع فضایی جمعیت تهران دارای خودهمبستگی فضایی است و توزیع خوشهای دارد. نتایج تجربی تحلیل cut-off، شیبهای تراکمی و آمار فضایی نشان داد شهر تهران از الگوی تکهستهای فاصله گرفته و در حال تبدیل شدن به یک ساختار چندهستهای است. *[1]. Modifiable Areal Unit Problem
ساختار فضایی شهری
شهر چندهستهای
ریختشناسی
جمعیت
تهران
2019
02
20
19
38
https://gps.gu.ac.ir/article_85830_f1a19b51135526bc73a181a43d00afbe.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1397
8
30
ارزیابی کیفیت بصری طبیعت ثانویه بر مبنای ترجیحات استفادهکنندگان از فضا و نقش آن در هویتبخشی شهر بجنورد (نمونه موردی پارکهای درون شهر)
عاطفه
صداقتی
شهلا
درتومی
نوع رابطه بصری انسان و محیط در ارزیابی کیفیت محیط بسیار تأثیرگذار است. امروزه با گسترش بیضابطه بسیاری از شهرها حفظ هویت سیمای بصری آنها به فراموشی سپرده شده است و این فراموشی پیامدهای پیچیده و جبرانناپذیر بومشناختی به همراه داشته است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارتقای کیفیت بصری و هویت شهری بوده است. پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی- تحلیلی و برپایه مطالعات پیمایشی صورت پذیرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها تلفیقی از روش طبقهبندی کیفیت بصری(Q SORT) و ماتریس دستیابی به اقدامات (GAM) استفاده شده است. جهت برآورد شعاع دسترسی کاربرد دستور Buffer در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) لحاظ شدهاست. در راستای انجام پژوهش، ابتدا عکسهایی از 24 پارک مورد مطالعه گرفته شد سپس با استفاده از ابزار پرسشنامه با حجم 100 نفر، معیارهای زشتی یا زیبایی هر عکس از دید افراد مختلف مورد پیمایش قرار گرفت. به منظور ارزیابی کیفیت بصری، 16 معیار اصلی در نظر گرفته شد. در نهایت، به هر یک از معیارهای کیفیت بصری مربوط به فضاهای سبز شهری، امتیازی مبتنی بر تحقق یا عدم تحقق این معیارها در فضای مربوطه (طبق روش GAM)، تعلق گرفت. نتایج روش تلفیقی Q-Sort و GAM طبقهبندی پارکهای شهر براساس عناوین "زشت" و "زیبا" است. بهگونهای که پارکهای شهربازی، آفرینش، آزادی به عنوان پارکهای زیبا و پارکهای معصومزاده و میرزاکوچکخان به عنوان پارکهای زشت شناخته شدند. همچنین، براساس یافتهها، مهمترین معیارهای ارتقا کیفیتبصری پارکهای شهری: نظم، خوانایی و مقیاس است. در خاتمه راهکارهای مناسب ارتقای کیفیت بصری و هویتبخشی به شهر ارائه شده است.
ارزیابی
کیفیت بصری
هویت
طبیعت ثانویه
بجنورد
2019
02
20
39
58
https://gps.gu.ac.ir/article_85831_c82043568d5f702d8bbf91a6bfb3ed46.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1397
8
30
ارزیابی و اولویتبندی موانع و چالشهای بازاریابی محصولات کشاورزی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکهای فازی (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان پلدختر)
علی اکبر
عنابستانی
مهرشاد
طولابی نژاد
پلدختر یک شهرستان کشاورزی است که بیشتر مردم آن در روستاها زندگی میکنند. این بخش بزرگترین منبع اشتغال در این منطقه میباشد که درآمد و رفاه خانوارهای روستایی بستگی زیادی به آن دارد. با این حال بازایابی محصولات روستاهای منطقه در سطح پایینی است. بازاریابی محصولات یکی از مهمترین شاخصهای توسعه روسـتایی محسوب میگردد که بهبود زندگی اقتصادی روستاییان را به دنبال خواهد داشت. هدف این مطالعه بررسی موانع و مشکلات کشاورزان در مورد بازاریابی تولیدات روستایی است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه خبرگان بوده است. جامعة آماری تحقیق شامل کارشناسان امور کشاورزی و مدیریت بازاریابی بخش مرکزی شهرستان پلدختر بوده، که با روش نمونهگیری هدفمند 30 کارشناس برای انجام مقایسات زوجی انتخاب شد. موانع و چالش بازاریابی محصولات روستایی با استفاده از نظر کارشناس امور کشاورزی و مدیریت بازاریابی بخش مرکزی شهرستان پلدختر در قالب پنج طبقه اصلی، فیزیکی، فرهنگی، مالی، ساختار بازار و موانع ترویجی و بیست و پنج زیر موانع تعیین گردید. برای شناسایی رابطه میان این موانع همچنین تعیین کمیت روابط و اهمیت وزن آنها از فرآیند تحلیل شبکهای فازی(FANP) استفاده شد. نتایج به دست آمده از مدل ارائه شده نشان میدهد که از میان پنج مانع اصلی در زمینه بازاریابی محصولات کشاورزی، مهمترین موانع به ترتیب مربوط به فقدان زیرساختهای فیزیکی (316/0)، موانع فرهنگی (217/0) و ساختار بازار (174/0) و در زمینه زیر موانع به ترتیب مربوط به فقدان صنایع تبدیلی و فرآوری، عدم آگاهی کشاورزان و وجود واسطه ها و دلالان میباشد. لذا به منظور کاهش موانع پیش روی بازاریابی محصولات کشاورزی از سوی مسئولین و سازمانهای مربوطه، باید حمایتهای بیشتری در این زمینه صورت گیرد که مهم-ترین آن ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی در این منطقه میباشد.
بازاریابی
تولیدات کشاورزی
فرآیند تحلیل شبکهای فازی(FANP)
شهرستان پلدختر
2019
02
20
59
78
https://gps.gu.ac.ir/article_85832_45ce78c1bec87bf67b5be58374073e10.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1397
8
30
مدل سازی و برآورد حجم زمین لغزش ها بر پایه مساحت در حوزه آبخیزچهاردانگه (استان مازندران)
زینب
تیموری یانسری
سیدرضا
حسین زاده
عطااله
کاویان
حمیدرضا
پورقاسمی
با توجه به اهمیت آگاهی از حجم زمین لغزش ها در مدیریت حوزه های آبخیز، تحقیق حاضر با هدف تعیین بهترین مدل برآورد حجم زمین لغزش ها بر پایه مساحت و مقایسه رابطه تجربی به دست آمده از این پژوهش با سایر روابط تجربی ارائه شده در دنیا صورت گرفته است. بدین منظور، ابتدا ویژگی های مربوط به مساحت، حجم و عمق 18 زمین لغزش حوزه آبخیز چهاردانگه تهیه شد و در مرحله بعد با استفاده از تصاویر ماهواره ایGoogle Earth موقعیت و مساحت 485 زمین لغزش در این حوزه شناسایی گردید. سپس رابطه بین مساحت با حجم زمین لغزش های اندازه گیری شده طی عملیات میدانی توسط 10 مدل برآورد منحنی بررسی و با استفاده از مقادیرR^2، آماره F و S.SE مدل ها مقایسه و مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله بعد مقادیر حجم و عمق زمین لغزش های منطقه با استفاده از رابطه تجربی به دست آمده در این تحقیق و دیگر روابط ارائه شده در پیشینه تحقیق، محاسبه و با مقادیر مشاهده ای مقایسه و مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد. مدل توانی با مقدار8/0R^2=. و00/0Sig= دارای S.SE پایین تری نسبت به دیگر مدل ها بوده و بهترین برازش را با داده های مشاهده ای دارد و مقادیر حجم برآورد شده با این رابطه همخوانی نسبتا مناسبی با مقادیر مشاهده ای دارد. عمق پیش بینی شده با استفاده از روابط(Whitehouse, 1983) و (Imazumi, 2007) به ترتیب با 89/7 و 09/7 متر نزدیک به عمق مشاهده ای با 60/7 متر است. همچنین میزان عمق میانگین 18 زمین لغزش استفاده شده در مدل با 76/5 متر بسیار نزدیک به عمق 485 زمین لغزش شناسایی شده در منطقه با میانگین عمق 64/5 متر بوده است.
زمین لغزش
مساحت
عمق
حجم
مدل توانی
2019
02
20
79
94
https://gps.gu.ac.ir/article_85833_d8b8866902d5d6087d8ef97bb9e5f927.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1397
8
30
کاربرد منحنیهای هیپسومتری بیبعد در ارزیابی فرسایش و رسوبگذاری (مطالعه موردی: حوضه نچی در استان کردستان)
هیوا
علمی زاده
آرزو
سلیمانی
خصوصیات فیزیکی حوضهها از جمله ارتفاع و توپوگرافی؛ به صورت مستقیم و غیرمستقیم اثرات بسیار زیادی بر فرآیند فرسایش دارند. از بین رفتن خاک به وسیله فرسایش و مسایل مرتبط به آن در حوضههای رودخانهای از مسایل بسیار مهم محیطی اخیر به شمار میرود. در انتخاب یک مدل برای بررسی تکامل حوضهها، منحنیهای هیپسومتریک به عنوان یک شاخص سنجش بهشمار میروند. منحنیهای هیپسومتری، توزیع سطوح ارتفاعی یک حوضه را از سطح آبهای آزاد میتوانند ارزیابی و توصیف نمایند. این منحنیها با ترسیم ارتفاع کل در مقابل مساحت کل حوضه ترسیم میگردند. منحنیهای هیپسومتری بیبعد واقعی و تئوریک، از جمله روشهایی است که امکان تحلیل سهبعدی از منطقه را در اختیار کاربر قرار میدهد. بر اساس نحوه قرارگیری این منحنیها نسبت به هم، موقعیت و مکان نقاط دارای فرسایش و رسوب و نهایتاً مساحت آن مشخص میشود. به منظور تجزیه و تحلیل وضعیت فرسایش و رسوبگذاری و شناخت وضعیت تکاملی حوضهها با دید مقایسهای، در سطح حوضه نچی و زیرحوضههای آن، جداول و منحنیهای هیپسومتری بیبعد محاسبه، ترسیم و مقایسه شدهاند. مقایسه سه زیرحوضه انجیران، درهوران و گاگل نشان داد که زیرحوضه انجیران، را میتوان در ردیف حوضههای در حال تعادل نسبی قرار داد. زیرحوضه گاگل نسبت به حالت تعادل در مقایسه با دو زیرحوضه دیگر فاصله بیشتری دارد و میتوان گفت که نسبت به دو زیرحوضه دیگر جوانتر است. با مشاهده منحنیهای تئوریک و واقعی حوضه نچی متوجه میشویم که کل حوضه تا اندازهای جوان است و تا حالت تعادل فاصله نسبتاً کمی دارد.
منحنیهای هیپسومتری بیبعد
حوضه نچی
فرسایش
رسوبگذاری
2019
02
20
95
104
https://gps.gu.ac.ir/article_85834_dda5f50f8803ebe06de0e342d2831718.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1397
8
30
ارزیابی شاخص های پایداری حمل ونقل شهری با رویکرد اقتصاد سبز (مطالعه موردی : شهر ساری )
معصومه
براری
محمد تقی
رضویان
جمیله
توکلی نیا
پایش میزان اثر گذاری برنامه ریزی ها وسیاست گذاری های حمل و نقلی در بهبود شاخص های حمل و نقل شهری با رویکرد جدید اقتصاد سبز، از نیازهای ضروری متولیان حمل و نقل محسوب می شود که در سال های اخیر بسیار مورد توجه سازمان ملل، کشورهای توسعه یافته و تا حدودی در حال توسعه بوده است. بنابراین در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) و استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (دیماتل و تاپسیس)، جهت تجزیه و تحلیل یافته ها، شاخص های پایداری حمل و نقل شهری با رویکرد اقتصاد سبز در شهر ساری مورد ارزیابی قرار گرفته اند. یافتهها حاکی از آن است که بر اساس مدل دیماتل، زیر معیارهای توسعه حمل و نقل غیر موتوری با دارا بودن بیشترین ضریب وزنی و اثرگذاری مستقیم با کسب امتیاز (38/36) در جایگاه اول، هزینه تصادفات با کسب امتیاز (37/36) در جایگاه دوم و در نهایت مدیریت تقاضای سفر با کسب امتیاز (18/36) در جایگاه سوم قرار داشته و مهمترین عوامل تأثیرگذار حمل و نقل پایداردر شهر ساری می باشند. و در همین راستا خدمات تحویل، مدت زمان رفت وآمد روزانه و حفاظت فرهنگی به ترتیب با کسب امتیازهای (93/30)، (87/30)و(78/30) کمترین تاثیر را نسبت به سایر مؤلفهها دارند. همچنین در بین معیارهای اصلی مورد سنجش تحقیق بر اساس مدل تاپسیس، شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی امتیازهای (991319/0)، (721271/0) و (693431/0) را به ترتیب اولویت، از نظر متخصصین کسب کرده که نشان می دهد شاخص پایداری اقتصادی نسبت به دیگر شاخص ها برای بسترسازی حمل و نقل پایدار در شهر ساری از اولویت اصلی برخوردار می باشد. در پایان با معرفی استراتژی ASI و طی فرایند مصاحبه با مسؤولین در حوزه حمل و نقل ، قراردادن حمل و نقل غیر موتوری در راس طرح های جامع حمل و نقل ،اختصاص بیشتر ظرفیت خیابانها به انواع سیستم حمل و نقل پاک و همگانی وتشویق سرمایه گذاری بخش خصوصی در توسعه حمل و نقل عمومی به عنوان مهمترین عوامل ایجاد وگسترش حمل و نقل سبز در شهر ساری پیشنهاد شده است.
ارزیابی
شاحص های حمل و نقل پایدار
حمل و نقل سبز
اقتصاد سبز
شهر ساری
2019
02
20
104
120
https://gps.gu.ac.ir/article_85835_4edb2bd30a46f0fb9f85a3db50e82ffd.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1397
8
30
بررسی آثار ناشی از توسعه شهر بر تناسب پهنههای دارای ارزش زیبایی شناختی (مطالعه موردی: شهر گرگان)
سپیده
سعیدی
سید حامد
میرکریمی
مرجان
محمد زاده
عبدالرسول
سلمان ماهینی
منظر شهری از مباحثی است که در برنامهریزی و آمایش شهری کمتر مورد توجه قرارگرفته است. به همراه رشد و توسعه شهرها، مناطق دارای ارزش بصری بیش از پیش در معرض آسیب قرار گرفته و در نتیجه کیفیت طبیعی شهرها کاهش یافته است. بنابراین ضروری است تا تلاش برای حفظ و حتی ارتقای کیفیت بصری منظر در دستور کار برنامهریزان شهری قرار گیرد. هدف این پژوهش، بررسی روند توسعه شهری و تأثیر آن بر کیفیت بصری سیمای سرزمین محدوده شهر گرگان دراستان گلستان است. مدلسازی ارزش زیبایی شناختی منطقه به روش (MCE WLC) با نه معیار شامل باغات و کشاورزی، رودخانه، تنوع تیپ پوشش گیاهی، تنوع پستی بلندیها، تراکم پوشش گیاهی، تراکم و ارتفاع ساختمانها، فضای سبز شهری، میادین، رفوژها و بلوارها و آثارتاریخی انجام شد. پیشبینی رشد شهر نیز تا سال 2030 با استفاده از مدل SLEUTH و با تدوین سه سناریوی رشد تاریخی، مدیریت شده و رشد با محدودیت در پهنههای دارای ارزش زیباییشناختی صورت گرفت. نسبت رشد شهری طی سالهای 2010 تا 2030 در سناریو اول و دوم به ترتیب برابر با 17/2 و 04/2، و در زیر مدل اول و دوم سناریوی سوم نیز به ترتیب برابر با 91/1 و 18/1درصد است. بر این اساس در صورت اجرای صحیح سیاستهای توسعه شهرسازی در سناریوهای دوم و سوم میتوان تا 323 هکتار در سناریوی دوم و 2500 هکتار در زیر مدل اول سناریوی سوم و 650 هکتار در زیر مدل دوم سناریوی سوم نسبت به سناریوی اول در استفاده از زمین و همچنین حفظ مواهب طبیعی و پهنههای دارای ارزشزیباییشناختی صرفه جویی کرد. از آنجایی که در این مدل یکپارچه امکان اعمال تغییرات مختلف و همچنین جهت دهی به رشد آتی شهر وجود دارد استفاده از یک چنین رهیافتی، تحت عنوان رهیافت چندهدفه و پویا در آمایش سرزمین بسیار مفید خواهد بود.
تناسب ارزش زیبایی شناختی
توسه شهر
SLEUTH
شهر گرگان
2019
02
20
135
148
https://gps.gu.ac.ir/article_85839_112e662d23da5c1a78ed06654c5deffe.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1397
8
30
ساماندهی فضایی پایگاههای پشتیبانی مدیریت بحران با استفاده از تکنیکهای تلفیقی مدل تصمیمگیری چند معیاره (MCDM) و تحلیل-های GIS مطالعه موردی: منطقه 18 شهر تهران
علی
علوی
محمد
ابراهیمی
ابوالفضل
مشکینی
مخاطرات طبیعی بخشی از جهان پیرامون ما بوده و همیشه یک خطر جدی برای توسعه به شمار رفته و خواهند رفت، به عبارتی زندگی بشر بدون در نظر گرفتن این مخاطرات غیرقابل تصور خواهد بود. توسعه زندگی اجتماعی به ویژه شهرنشینی و گسترش روزافزون شهرها نیز ابعاد این حوادث را وسعتی دوچندان بخشیده و همواره یکی از دغدغههای اصلی تمامی مدیران شهری و شهروندان بررسی شیوههای مقابله با این بحرانها بوده است. نکته حائز اهمیت این است که از وقوع بحران نمیتوان جلوگیری کرد اما تمرکز و توجه برنامهریزی بحران شهرها در مرحله آمادگی میتواند باعث کاهش تلفات انسانی و خسارات مالی در اثر بروز سوانح گردد. در این بین پایگاههای پشتیبانی مدیریت بحران در فاز پیشگیری، آمادگی و مقابله در بحرانهای مختلف بهویژه بحرانهای طبیعی بزرگ نظیر زلزله، در شهر تهران به عنوان پیشرو عمل مینمایند که طرح اولیه احداث این پایگاهها به دهه گذشته بازمیگردد. تردیدی وجود ندارد که عملکرد کارآ و مؤثر این پایگاهها ارتباط زیادی با نحوه مکانیابی آنها در سطح شهر و مناطق شهری دارد بهطوریکه علاوه بر تأمین ایمنی پایگاه بخصوص در برابر سوانح، امکان ارائه خدماترسانی مناسب به مناطق بحراندیده را با توجه حوزه عملکردی آن فراهم سازد. با توجه به اینکه یکی از عوامل اصلی در مدیریت بحران، امداد در ساعات اولیه و روزهای نخستین بحران بوده و همچنین نحوه امداد و حوزه عملکردی تحت پوشش آن نیز ملاک دیگری در فرماندهی و مدیریت آن میباشد، لذا پژوهش حاضر به دنبال ساماندهی مراکز خدمات پشتیبانی مدیریت بحران در موقعیتهای بحرانی در پهنه جنوب غرب تهران برای منطقه 18 بوده و برآنست با استفاده از تکنیکهای تصمیمگیری چند معیاره و روش تحلیل فضایی (GIS)این قابلیت و توانمندیها را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد.
پایگاههای پشتیبانی مدیریت بحران
منطقه 18 شهر تهران
تحلیلهای GIS
ساماندهی فضایی
تصمیمگیری چند معیاره
2019
02
20
121
134
https://gps.gu.ac.ir/article_85840_6cfce0b501f0ae15e9f34d84ce8a2982.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1397
8
30
تأثیر عوامل اجتماعی اقتصادی در مشارکت شهروندان با تأکید برمدیریت پسماند خانگی (نمونه موردی شهر گرگان)
یونس
غلامی
مهدی
ثقفی
مریم
حیدری
امروزه یکی از مشکلات مهم زیستمحیطی، تولید انبوه پسماندهای جامد شهری میباشد که با توجه به رشد روزافزون جمعیت، افزایش و تنوع محصولات و کالاهای مصرفی، روند صعودی مصرفگرایی در بین شهروندان شاهد تولید میلیونها تن زباله در کشورمان هستیم، بنابراین سرانه پسماند خانگی در کشور ما و مطابق با آن در شهر گرگان نیز رو به افزایش می باشد، با توجه به ماهیت موضوع و شاخصهای موردبررسی، روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و ازنظر هدف و ماهیت کاربردی – توسعهای میباشد. جامعه آماری این پژوهش سه ناحیه از مناطق سه گانه شهر گرگان می باشد که نواحی مورد مطالعه مشتمل بر جمعیتی حدود 165752 نفرو تعداد 48751 خانوار می باشند. روش نمونه گیری خوشه ای و حجم نمونه 382نفر از خانوارهای ساکن در مناطق شهر گرگان می باشند. در این پژوهش سعی شده است به بررسی عوامل مختلف در میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماند پرداخته شود، نتایج این تحقیق نشان می دهد که مشارکت شهروندان نواحی مختلف شهر گرگان در مدیریت پسماند خانگی تفاوت معناداری دارد و منطقه دو با دو منطقه سه و یک از نظر مشارکت مردمی در مدیریت پسماند متفاوت می باشند، همچنین بین متغیرهای پایگاه اجتماعی و اقتصادی و مدیریت پسماند خانگی رابطه وجود دارد، علاوه بر این جنسیت، سن و سطح سواد در میزان مشارکت نقش داشته است.
مدیریت پسماند
مشارکت
پایگاه اجتماعی و اقتصادی
گرگان
AMOS
2019
02
20
149
158
https://gps.gu.ac.ir/article_85841_4adaf02cfc461a03e32ea731d3f5f67d.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1397
8
30
پیش بینی خشکسالیهای استان خراسان شمالی با مدلHadCM3 و شاخصهای SPI وRDI
قربان
جعفری
اسمعیل
شاهکویی
عبدالعظیم
قانقرمه
امروزه شبیه سازی داده های هواشناسی برای برنامه ریزیهای آینده در زمینه های طبیعی و انسانی از اهمیت بالایی برخوردار است. از جمله می توان به پیش بینی خشکسالی اشاره کرد که در این صورت می توان با برنامه ریزی مدون از خسارات احتمالی کاست. در این پژوهش، داده های مدل HADCM3 تحت سناریوهای انتشار A1B ،A2 و B1 برای پیش بینی داده های هواشناسی استان خراسان شمالی با بهره گیری از ریزگردان آماریLARS WG5 ریزمقیاس شدند. برای این منظور، پس از انجام واسنجی، صحت سنجی و مدلسازی داده ها در ایستگاههای منتخب، کارایی مدل از نظر میزان انطباق داده های پایه با مقادیر شبیه سازی شده(2012-1993-2032-2013) با استفاده از سه معیار ریشه میانگین مربعات خطا(RMSE)،میانگین خطای مطلق(MAE) و میانگین خطای انحراف(MBE) ارزیابی گردید. با استفاده از شاخصهایSPIوRDI جهت به دست آوردن ترسالی و خشکسالیها در دوره پایه دوره شبیه سازی شده تحت سناریوهایB1,A2,A1B اقدام گردید. نتایج نشان می دهد که درصد فراوانی خشکسالیها دوره پیش بینی شده نسبت به دوره پایه تحت هرسه سناریودرمقیاس یک ماهه وسالانه بااستفاده از دوشاخص SPIوRDI کاهش داشته است و از طرف دیگر درصدفراوانی ترسالی افزایش داشته است.بیشترین درصدفراوانیها به طبقه نرمال درهردومقیاس زمانی اختصاص پیداکرد. نقشه پهنه بندی فراوانی وقوع خشکسالیها در دوره پایه وشبیه سازی شده نشان داد درصد فراوانی خشکسالیهادرمقیاس زمانی یک ماهه وسالانه در دوره شبیه سازی شده تحت سناریوهای مطرح شده کمتراز درصد فراوانی خشکسالی هریک از ایستگاههای استان خراسان شمالی در دوره پایه می باشد اما وسعت خشکسالیها در آینده بیشتر از دوره پایه با استفاده از شاخصهای SPIوRDI پیش بینی می شود.
واژه های کلیدی: استان خراسان شمالی
خشکسالی
WG- LARS
شاخصSPI
شاخصRDI
2019
02
20
159
174
https://gps.gu.ac.ir/article_85842_f4829fcf192ea048b837a9fb7d414504.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1397
8
30
مقایسه تطبیقی روابط عملکردی روستائیان با شهرهای هرسین و کرمانشاه (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان هرسین)
همایون
اکبری
حمید
شایان
مریم
قاسمی
بحث و بررسی در زمینه روابط شهر و روستا جایگاه ویژه ای در نظریه و برنامهریزی توسعه در سطوح ملی، منطقه ای و محلی دارد زیرا گستره و عمق روابط شهرهای کوچک با روستاهای پیرامون بر تحولات فضاهای مختلف جغرافیایی بسیار موثر است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط عملکردی روستائیان بخش مرکزی شهرستان هرسین با دو نقطه شهری هرسین و کرمانشاه انجام پذیرفته است. منظور از روابط عملکردی، پیوندهای حاکم بر جریانهای روستا به شهر و شهر به روستا است که در زمینههای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی است، واحد تحلیل 14روستا در بخش مرکزی شهرستان هرسین استان کرمانشاه است. در تحقیق حاضر روابط عملکردی 229 خانوار روستایی با شهر کوچک هرسین و شهر کرمانشاه به تفکیک 4 بعد اقتصادی، خدماتی، اجتماعی و فرهنگی و مبادلهای ذیل 26 متغیر با 41 شاخص در ارتباط با دو شهر هرسین و کرمانشاه با مقیاس عمدتاً رتبه ای کمی گردید. آلفای کرونباخ 0.86 بیانگر پایایی نسبتاً مطلوب ابزار تحقیق می باشد. نتایج حاصل از آزمون Paird Sample T test نشان می دهد که تفاوت معنیداری بین روابط عملکردی روستائیان با دو شهر هرسین و کرمانشاه وجود دارد به طوری که روابط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و مبادله ای روستائیان با شهر هرسین به ترتیب با 2.34، 2.68 و 2.38 بیشتر از کرمانشاه به ترتیب با 1.62، 2.41 و 1.50 است. در بعد خدماتی روابط روستائیان با شهر کرمانشاه با 1.89 بیشتر از شهر هرسین با 1.86 است. در مجموع روابط عملکردی روستائیان با شهر هرسین با میانگین 2.37 گستردهتر از روابط روستائیان با شهر کرمانشاه با میانگین 1.86 است. در واقع روستائیان با شهر کوچک هرسین در تمامی زمینه های مورد بررسی بهجز خدمات بهداشتی-درمانی روابط گسترده تری نسبت به شهر کرمانشاه دارند.
سکونتگاههای روستایی
بخش مرکزی شهرستان هرسین
شهر کرمانشاه
شهر هرسین
روابط عملکردی
2019
02
20
175
192
https://gps.gu.ac.ir/article_85843_04384034f4bdbb1957c138bd28c94a7e.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1397
8
30
تحلیل کیفیت زیستی در شهرهای کوچک مقیاس استان گیلان با استفاده از مدلِ مشارکتِ سرمایههایِ اجتماعی
مهدی
شیرکوند
زهره
فنی
ناصر
شفیعی ثابت
در ارزیابی تحول نظامهای شهری، کمتر به نظریههایی همچون «تحلیل جایگاه سرمایههای اجتماعی» در بُعد کیفی آن توجه شده و یا در صورت بررسی، تحلیلی همه جانبه و بهرهگیری از شاخصهای اساسی پیرامون مفاهیم «سرمایه اجتماعی» و «کیفی» بویژه در مورد شهرهای کوچک مقیاس مد نظر نبوده است. از اینرو هدفِ مقاله حاضر، ارزیابی کیفیت زندگی در شهرهای کوچک استان گیلان با تأکید بر شهرهای املش، ماسال، تالش، رضوانشهر، سیاهکل و فومن با رویکرد مشارکت در شکل گیری سرمایههای اجتماعی است. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانهای- اسنادی، بررسیهای میدانی و تحلیلهای استراتژیک بود. در نهایت با استفاده از الگوی برنامهریزی استراتژیک با SWOT، وزندهی به هر کدام از متغیرها صورت گرفت و استراتژی مناسب بر اساس مطالعات فضایی ارائه شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین کلی ویژگیهای کالبدی- فضایی در محدوده مورد مطالعه از نظر مدیران 2.84، از دید شهروندان برابر با 2.36 و از نظر کارشناسان شهری 2.41 میباشد. همچنین، در بین شهروندان و کارشناسان شهری زیرشاخص های مشارکت (2.86) و فضاهای سبز (2.97) بیشترین امتیاز را به لحاظ شاخصهای کیفیت زیستی دارند. همچنین به استناد ضریب همبستگی پیرسون بدست آمده برای شاخصهای ارتقاء کیفیت زیستی و سرمایههای اجتماعی میتوان گفت که بین این شاخصها و مقیاس جمعیتی شهرهای مورد بررسی، ارتباط مثبتی وجود دارد.
کیفیت زیستی
مدل مشارکتی
برنامهریزی استراتژیک
سرمایه اجتماعی
2019
02
20
193
212
https://gps.gu.ac.ir/article_85844_f65ee19b54897540990725ff52899a6b.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1397
8
30
سطح بندی سکونتگاه های شهری استان گلستان از لحاظ شاخص های شهرسالم
حسین
نظم فر
سعیده
علوی
علی
عشقی چهاربرج
در دهه های اخیر افـزایش جمعیت شـهرها و رشد شهرنشینی باعث مشکلات بیشماری از جمله مشکلات تراکم رشد فزاینده شهرها،کمبود مسکن، تخریـب مکـانهـای شـهری و افزایش نابرابریهای بهداشتی و اجتماعی، در مقیاس وسیع، بین ساکنان شد. دغدغهها و نگرانی های ناشــی از این پدیده موجب گردید تا رویکردهای متعددی برای تأمین وضعیت مطلوب زندگی برای نسل های امروز و آینده مطرح شودکه یکی از این رویکردهای مهم، رویکرد شهر سالم است. از این رو بررسی و سنجش شاخص های شهر سالم در سطح نواحی مختلف( استان، شهرستان و شهر) میتواند گامی موثر در برنامهریزی توسعه پایدار شهری باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سکونتگاه های شهری استان گلستان از لحاظ شاخص های شهرسالم انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. جامعه آماری 14 شهرستان استان گلستان براساس آمارنامه 1390 می باشد. برای ارزیابی شهرسالم از 50 شاخص در 4 بخش بهداشتی- درمانی، محیط زیست، اجتماعی- اقتصادی و سلامت استفاده شده است. برای بیان اهمیت نسبی هریک از شاخص ها از مدل ANP و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از مدل پرومته و تحلیل گایا استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که نقاط شهری شهرستان گالیکش با امتیاز (271/0) کاملاً برخوردار، بندرگز با امتیاز(220/0) برخوردار، کردکوی(141/0)، رامیان(110/0)، کلاله(106/0) و مینودشت(033/0) نسبتاًبرخوردار، مراوه تپه(002/0-)، آق قلا(004/0-) ،ترکمن(105/0-)، علی آباد(112/0-)، گنبدکاووس(131/0-) و گمیشان(147/0-) نابرخوردار وآزاد شهر وگرگان به ترتیب با امتیاز(182/0-) و(197/0-) شهرستان های کاملاً نابرخوردار از شاخصهای شهر سالم در استان گلستان می باشند.
ارزیابی
شهرسالم
پرومته
استان گلستان
2019
02
20
213
228
https://gps.gu.ac.ir/article_85992_6a10b8e6eafd66dd87b4ba5923f3ddf6.pdf