2024-03-29T05:37:45Z
https://gps.gu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1213
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1393
4
14
برآورد فراسنجهای مؤثر در دبی رودخانه با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی در حوضه آبی دهگلان-کردستان
مسعود
مرادی
محمدحسین
قلی زاده
کمبود بارش در یک دوره میتواند سبب کاهش تغذیه شود که به دنبال آن کاهش جریان سطحی و افت آبهای زیرزمینی را سبب میشود. با توجه به اهمیت منابع آب در زندگی بشر, ایجاد تنش در دستیابی به منابع پایدار و قابل اطمینان اهمیت زیادی در میزان توسعه و پیشرفت جامعه دارد. این تنشها میتواند به دلایل طبیعی و یا استفاده نادرست و غیر معقولانه از منابع آبی باشد و همراهی این دو عامل با هم سبب تشدید این تنشها میشود. هدف از این پژوهش بررسی فراسنجهای مؤثر در تغییرات دبی ماهانه در حوضه آبی دهگلان است. دادههای مورد استفاده در این تحقیق شامل بارش ، تبخیر (حاصل از تشت تبخیر), دما و دبی ایستگاههای واقع در حوضه آبی دهگلان میباشد که از سازمان هواشناسی و شرکت آب منطقهای استان کردستان اخذ شده است. ابتدا دادههای مربوط به بارش در سطح حوضه با استفاده از شاخص SPI استاندارد شده و سایر دادههای اقلیمی و هیدرولوژیکی نیز نرمالسازی شد. سپس با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی و به روش پرسپترون چندلایه مدلهای مختلفی از این دادهها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی مدلهای مختلف نشان میدهد که بیشترین همبستگی و حداقل مربعات خطا در شرایطی بدست میآید که شاخص SPI در مقیاس 6 ماهه, دبی در ماه قبل و دما وتبخیر در ماه حاضر به عنوان ورودی شبکه و دبی ماه حاضر به عنوان خروجی به مدل معرفی شود. مقایسه روش شبکههای عصبی مصنوعی و رگرسیون چند متغییره حاکی از نتایج بهتر در پیشبینی دبی ماهانه با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی است.
خشکسالی
شبکههای عصبی مصنوعی
آبهای سطحی
حوضه دهگلان
2014
03
01
1
18
https://gps.gu.ac.ir/article_9533_fec640f73f3a6ce4ae71c2844108b506.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1393
4
14
ارزیابی توانمندی ژئومورفوسایتهای گردشگری درپایداری و مدیریت مناطق کارستیک (مطالعهی موردی: غارچال نخجیر، استان مرکزی)
امیر
صفاری
سعید
رحیمی هرآبادی
مجتبی
هدائی آرانی
مهدی
احمدی
ژئومورفوتوریسم یکی از رویکردهای نوین در حوزهی مطالعات علوم زمین و گردشگری است که بر شناخت ژئومورفوسایتها، توسعهیگردشگری و حفاظت میراث ژئومورفیک استوار است و رویکردی مسئولانه، حفاظتی و علمی درباره عوارض و پدیدههای زمین شناسی و ژئومورفولوژی است که در پی توسعه زمین گردشگری به منظور توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه بومی میباشد. از آنجا که در ایران بهرغم وجود ژئومورفوسایتهای متنوع به ویژه در مناطق کارستیک، در زمینهی ارزیابی این چشم اندازها از منظر پایداری و توانمندسازی گردشگری و در مجموع مدیریت گردشگری مطالعات سازمان یافتهای صورت نمیگیرد. بنابراین ارائهی روشهای ارزیابی جامع در تحقق توسعهی ارزشهای علمی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن در این راستا ضروری به نظر میرسد. غارچال نخچیر از جمله غارهای زنده و منحصر به فردی است که امروزه به رغم حضور خیل عظیم گردشگران برای بازدید از جاذبههای آن، ضرورت مطالعات همه جانبه را در راستای گردشگری پایدار بیش از پیش نمایان ساخته است. این نوشتار تلاش دارد با رویکرد آسیب شناختی توانمندی این ژئومورفوسایت را از منظر پایداری و مدیریت آن با استفاده از رویکرد مقایسهای دو مدل ژئومورفوتوریستی پرییرا و رینارد و مقایسهی کارکردی آنها و نیز پیمایشهای میدانی مورد بررسی قرار دهد. نتایج بر اساس ارزیابیهای چند جانبه در راستای مدلهای تعریف شده نشان داد در حال حاضر تناسب چندانی میان عیارهای بهرهوری، علمی، آموزشی در برابر عیارهای حفاظتی وجود ندارد و اصول ژئومورفوتوریسم در این منطقه به طور ناهمگون در این سایت ایجاد شده است. از سوی دیگر در این مقاله به مقایسهی مدلهای مورد استفاده به منظور شناخت همه جانبه پایداری این منطقه پرداخته شد که نشان دهندهی ضرورت تدوین مدل بومی با تاکید بر اصول پایداری و مدیریت ژئومورفوسایتها را بیش از پیش بیان نموده است.
ژئومورفوتوریسم
ژئومورفوسایت
پایداری محیط
مناطق کارستیک
غارچال نخجیر
2014
03
01
19
36
https://gps.gu.ac.ir/article_9534_764252c095c5d2d767257e1f58c16b55.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1393
4
14
تحلیل اثرات عوامل محیطی و اقتصادی بر تنوع شغلی روستاییان (مطالعه موردی: روستاهای بخش یونسی شهرستان بجستان)
محمود رضا
میرلطفی
سید امیر محمد
علوی زاده
میثم
بندانی
مینا
یارمحمدی
چگونگی ایجاد اشتغال از دغدغه های اصلی کشور است. ایجاد فرصتهای شغلی به دلیل نقش مسلم آن در کاهش فقر و نابرابری اهمیت خاصی دارد. از این رو افزایش رشد جمعیت و توزیع ناهمگون آن نگرانیهای زیادی را همچون چگونگی ایجاد اشتغال به دنبال داشته است. بطوریکه این موضوع مهمترین دغدغه و ضروریترین هدف برای مدیریت کشور بوده و بدین منظور طرح های کوتاه مدت نظیر"طرح ویژه اشتغال طراحی شده است. این در حالی است که در برنامه چهارم توسعه کشور نیز ایجاد اشتغال در مناطق کمتر توسعه با انگیزه گسترش سرمایه گذاری در این مناطق مطرح شده است. بنابراین هدف از نگارش این مقاله بررسی عوامل موثر بر تنوعهای شغلی مناطق روستایی شهرستان بجستان،که بخش عظیمی از جمعیت جوان آنها علی رغم برخورداری از استعداد و انرژی کافی در این شهرستان مشغول کار و فعالیت هستند. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی بوده و دادهها شامل وضعیت اشتغال به تفکیک بخشهای کشاورزی و صنعت و خدمات به تعداد روستاهای شهرستان و مجموعه شاخصهای اقتصادی و محیطی و همچنین تجزیه و تحلیل و پردازش اطلاعات وسنجش فرضیات تحقیق از طریق روش موریس و نرم افزار SPSS بوده است. نتایج تحقیق حاکی از تغییر غالب الگوی اقتصادی روستاها از کشاورزی و صنعت به سمت خدمات است. همچنین مهاجرت پذیری نقش مهی در این تغییر فرایند بازی می کند. بطوریکه روستای سریده با میانگین 0.28 به علت داشتن آب و هوا و محیط طبیعی مناسب در منطقه پایان ترین سطح محرومیت و روستای مزار به علت نداشتن آب و هوای مطلوب تر نسبت به سایر روستاهای منطقه مورد مطالعه با میانگین 0.68 بالاترین سطح محرومیت برخوردار است
اشتغال
روستا
عوامل اقتصادی
تنوع شغلی
بجستان
2014
03
01
19
36
https://gps.gu.ac.ir/article_9537_f52b20186bd0db2c511de521165b809e.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1393
4
14
تبیین ابعاد استفاده از هندسه فرکتال در تحلیل های جغرافیا و برنامهریزی شهری
جعفر
میرکتولی
رضا
بارگاهی
سیده زهرا
عقیلی
چکیده: شهر نیاز به پویایی دارد، این پویایی لزوم برنامه ریزی درازمدت فراتر از چارچوب های محدود و بسته را برای آن ایجاب می کند. در پی چنین تفکری کنترل و هدایت این پویایی و نظارت بر تغییر و تحولات آن ضروری است. فرکتال یک روش مناسب و کارآمد در تشریح محیط های جغرافیایی است که در برنامه ریزی شهری نیز کاربرد دارد. برنامه ریزی شهری براساس فرکتال نتیجه جغرافیای پست-مدرن است که ترکیبی از عناصر جدید و سنتی را در ساخت و سازهای شهری پیشنهاد می کند. درواقع بافت شهری با ساخت فرکتالی میتواند کارکرد شهرها را از نقطهنظر اجتماعی، اکولوژیکی و کالبدی در جهت مثبت بهبود بخشیده و پایداری شهری را تحقق بخشد. در این مقاله ابتدا هندسه فرکتال معرفیشده و سپس بُعد فرکتالی با توجه به تأثیرگذاری بر کلیت شهر و عناصر آن شرح داده می شود. در ادامه از ارتباط فرکتال با جغرافیا و زیرشاخههای آن (طبیعی و انسانی) بحث شده و به صورت خاص نقش و کاربرد فرکتال در جغرافیا و برنامه ریزی شهری ارائه می شود. در این اثنا ویژگی ها و گونه شناسی شهرهای با ساختار فرکتالی که در جریان تاریخ ساخته و پرداخته شده اند بیان شده و به تأثیر فرکتال بر توسعه شهرها اشاره می گردد و در نهایت به فرآیند و چگونگی برنامه ریزی و طراحی فضای شهری بر اساس هندسه فرکتال با تأکید بر علم جغرافیا پرداخته می شود. شهر نیاز به پویایی دارد، این پویایی لزوم برنامهریزی درازمدت فراتر از چارچوبهای محدود و بسته را برای آن ایجاب می کند. در پی چنین تفکری کنترل و هدایت این پویایی و نظارت بر تغییر و تحولات آن ضروری است. فرکتال یک روش مناسب و کارآمد در تشریح محیطهای جغرافیایی است که در برنامهریزی شهری نیز کاربرد دارد. برنامهریزی شهر نیاز به پویایی دارد، این پویایی لزوم برنامهریزی درازمدت فراتر از چارچوبهای محدود و بسته را برای آن ایجاب میکند. در پی چنین تفکری کنترل و هدایت این پویایی و نظارت بر تغییر و تحولات آن ضروری است. فرکتال یک روش مناسب و کارآمد در تشریح محیطهای جغرافیایی است که کلیدواژه: شهر، جغرافیای پست مدرن، فرکتال، برنامهریزی شهر
شهر
جغرافیا
فرکتال
برنامه ریزی شهری
2014
03
01
55
82
https://gps.gu.ac.ir/article_9535_7f814fdfcf2f06c47164c36eed6ea6ef.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1393
4
14
ارزیابی نقش توسعه اجتماعی در تحکیم حس مکانی (مطالعه موردی: محلات ناحیه 10 شهر سنندج)
کرامت الله
زیاری
امیر
شریفی
کیومرث
نعیمی
حس مکانی ناشی از سکونت در محلههای مختلف یک شهر متفاوت است. بالا بودن حس مکان در یک شهر بیانگر مهم بودن شهر برای ساکنان آن است که این می تواند برای شهر نتایج مثبتی را به همراه داشته باشد. برنامهریزان شهری باید به مفهوم حس مکان به عنوان یکی از مولفه های شهر مطلوب بنگرند و برای نیل به آن اقدام به برنامهریزی کنند. یکی از استراتژیهای تحکیم حس مکان ارتقای سطح توسعه اجتماعی است. هدف از این تحقیق سنجش سطح توسعه اجتماعی در 4 محله ناحیه 10 شهر سنندج و ارزیابی نقش آن در تحکیم حس مکانی است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای و مطالعه پیمایشی است. در فرایند این پژوهش ابتدا با استفاده از نظرات 12 نفر از کارشناسان شهرداری و شورای شهر سنندج و 28 نفر از افراد دارای تحصیلات دانشگاهی ساکن در ناحیه محلات ناحیه 10 شهر سنندج وضعیت توسعه یافتگی اجتماعی محلات از نظرمعیارهایی همچون سطوح امنیت اجتماعی، انسجام اجتماعی، سطح اعتماد، دامنه تعامل، گرایش به ارزش ها و گرایش به هنجارهادر قالب مدل AHP مورد سنجش قرار گرفته شدند. در مرحله بعد با توزیع پرسشنامه سنجش حس مکانی در بین 377 نفر از ساکنان ناحیه مرحله دوم تحقیق نیز به پایان رسید. در مرحله سوم با استفاده از آزمون آماری پیرسون رابطه بین سطح توسعه یافتگی اجتماعی محلات و حس مکانی ساکنان محلات چهارگانه مورد سنجش و تحلیل قرار گرفت. نتایج این آزمون نشان از وجود رابطه مثبت و مستقیم بین توسعه اجتماعی و حس مکانی را دارد. بر این اساس محله 1 که دارای بالاترین میزان سطح توسعه یافتگی اجتماعی بوده؛ دارای بیشترین میزان حس مکانی نیز بوده است.
Social Development
AHP Model
District 10 of Sanandaj
Sense of Place
Statistical test
2014
03
01
83
98
https://gps.gu.ac.ir/article_9536_97576531579dc3279a892e4bc0cc4eff.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1393
4
14
بررسی فضایی خشکسالی اقلیمی بر اساس بارش استاندارد (spI) مطالعه موردی (استان مازندران)
علی
محمدپور
کیا
بزرگمهر
سید یاسر
حکیم دوست
خشکسالی از نظر فراوانی وقوع، شدت، مدت، وسعت، تلفاتجانی، خسارتهای اقتصادی- اجتماعی و اثرات شدید بلندمدت نسبت به سایر بلایی طبیعی اولویت دارد و مخاطره آمیزتر است و نیازمند توجه بیشتری در تصمیم گیریها میباشد. روش تحقیق در این تحقیق از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تحلیل و آماری است.با استفاده از دادههای بارش 22ایستگاه سینوپتیک و بارانسنجی اقدام به پهنه بندی خشکسالی با استفاده از روش های زمین آمار گردید.همچنین جهت تحلیل فضایی خشکسالی از شاخص های خود همبستگی فضایی استفاده گردید.نتایج تحقیق بهترین مدل را اسپیلان کاملا منظم معرفی می نماید. همچنین نتایج حاصل ازکاربردشاخص موراندرخصوص توزیع فضایی خشکسالی ،این ضریب مثبت وبرابرMoran`s I=0.9943میباشدکه نشانگرخوشهای بودن توزیع فضایی خشکسالی میباشد.با توجه به اینکه شاخص موران نمیتواند به شناسایی انواع گوناگونی از طبقه بندی الگوهای فضایی بپردازد با استفاده تحلیل آماره ی عمومی G این نقیصه پوش داده شد.نتایج تحلیل آماره ی عمومی G نشان میدهد مناطق با خشکسالی بیشتر در کنار هم دیگر قرار گرفته و از روند خوشه ای با تمرکز بالای خشکسالی برخورردار می باشد.
تحلیل فضایی
خشکسالی
خود همبستگی فضایی
زمین آمار
مازندران
2014
03
01
179
194
https://gps.gu.ac.ir/article_9540_4c7a030f6adb8c514777170608be0805.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1393
4
14
پهنه بندی رویشگاه لاله واژگون در حوزه توف سفید استان چهارمحال و بختیاری به منظور گردشگری و حفاظت
علی
جعفری
مهدیه
رحیمی باغ ابریشمی
پژمان
طهماسبی
مژگان
عباسی
اکوتوریسم یا گردشگری طبیعی یکی از انواع گردشگری طبیعت مبنا است که بر تعامل با محیط طبیعی تقریبا بکر، حفاظت و آموزش تاکید دارد. لاله واژگون (Fritillaria imperialis L.) به عنوان یک گونه نادر گیاهی و اثر طبیعی ملی دارای اهمیت ویژه به لحاظ زیبایی و رونق گردشگری طبیعی است، اما از طرف دیگر مهمترین رویشگاه این گیاه در دشت لاله استان چهارمحال و بختیاری به واسطه گردشگری بدون برنامهریزی در معرض خطر از بین رفتن است. تحقیق حاضر با هدف حفاظت از این جاذبه گردشگری طبیعی، به ارائه یک پهنهبندی حفاظتی- گردشگری از رویشگاه این گونه پرداخته است. این رویشگاه به مساحت تقریبی 12100 هکتار در شهرستان کوهرنگ و 85 کیلومتری شمال غرب شهرکرد واقع گردیده است. مراحل انجام این تحقیق شامل شناسایی منابع فیزیکی پایه (شیب، جهت، ارتفاع و خاک) و زیستی (پوشش گیاهی) و تهیه نقشههای مربوط به آنها، وزن دهی به پارامترهای مختلف خاک و پوشش گیاهی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و اهمیت آنها در امر حفاظت و گردشگری از دید متخصصین، و در نهایت اجرای زونبندی بر اساس سناریونویسی و با استفاده از نرمافزار 9.2 Arc GIS بوده است. مطابق نتایج در این حوزه میتوان سه پهنه حفاظت کامل(قرق) با مساحت 09/607 (02/5 درصد حوزه)، حفاظت خاک همراه با استفادههای سنتی (چرای دام و غیره) با مساحت 7/3285 (15/27 درصد کل حوزه) و گردشگری در حد ظرفیت برد محیط (تفرج گسترده) با مساحت 15/2451 هکتار (26/20 درصد کل حوزه)، شناسایی نمود. نکته قابل توجه این است که پهنه گردشگری متمرکز به گونهای که دارای شرایط مطلوب جهت بازکاشت لاله واژگون نیز باشد در حوزه توف سفید یافت نشد که نشان از شدت تخریب در گذشته دارد.
پهنهبندی
لاله واژگون
گردشگری طبیعی
چهارمحال و بختیاری
2014
03
01
195
214
https://gps.gu.ac.ir/article_9541_6fed2dc6953a2a3c00b43fffdadd00bb.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1393
4
14
بررسی تغییرات مورفولوژیکی رودخانه اترک در یک بازه زمانی 20 ساله
سیامک
شرفی
ابوالفضل
شامی
مجتبی
یمانی
مرزهای رودخانه ای، یکی از انواع مرز های بین المللی هستند که به خاطر تغییرات موفولوژیکی بستر و انحرافات کانال آنها، همواره مشکلات و تنش هایی را در تعیین حدود مرز کشورهای فیمابین بوجود می آورند. در این پژوهش مورفولوژی رودخانۀ مرزی اترک در بازه ای به طول تقریبی 150 کیلومتر از محل اتصال شاخه سومبار تا دریای خزر مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از تصاویر ماهواره ای TM وETM سال های 1994، 1999 و 2013 بستر رودخانه اترک در 3 بازه زمانی با استفاده از تحلیل های سنجش از دوری نرم افزار ENVI استخراج گردید. سپس پارامترهای هندسی مانند طول رودخانه، طول موج، ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی برای بررسی تغییرات با روش برازش دایره های مماس بر قوس رودخانه در محیط نرم افزاری Auto Cad انجام و مقایسۀ تغییرات مورد مطالعه قرار گرفت. مقایسه پارامترهای هندسی قوس های پیچانرودی و میل و جهت آنها، از تغییرات در بعضی قوس ها و در نتیجه تغییر مورفولوژی و ناپایداری کانال رودخانه حکایت می کند. در اطراف روستاهای ترشکلی و داشلی برون مسیر رودخانه در هر 3 دوره تغییر کرده به طوری که در اطراف روستای ترشکلی تغییرات به نفع ترکمنستان و در روستای داشلی برون به نفع ایران بوده است. این تغییرات به دلیل وجود سازندهای فرسایش پذیر بستر و کناره های رودخانه بوده است. در نتیجه مشخص می گردد که بستر و کانال رودخانه اترک در حال تغییر بوده و عوامل این تغییرات با نوع سازندهای زمین شناسی، فرسایش پذیر بودن سازندهای کنار بستر رودخانه، افزایش بار رسوبی بستر، تغییرات دبی جریان آب، عوامل انسانی و در نهایت فرسایش کناری رودخانه ارتباط دارد.
مورفولوژی رودخانه
رودخانه های مرزی
رودخانه اترک
2014
03
01
129
150
https://gps.gu.ac.ir/article_9542_25a4cf7a9963c6135d91a759a626a1e6.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1393
4
14
سنجش میزان برخورداری شهرستان های استان خوزستان از شاخص های توسعه با استفاده از تکنیک ادغام
حسین
نظم فر
آمنه
علی بخشی
در برنامه ریزی های توسعه در سطح منطقه ای، شناخت و درک تفاوت های موجود میان مناطق از حیث برخورداری آن ها از امکانات و زیر ساخت های اجتماعی و اقتصادی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است .یکی از روش های ارزیابی ، تکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه است که برای سنجش ،ارزیابی و اولویت گذاری چند گزینه به کار گرفته می شود. روش این پژوهش، بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی –موردی و تحلیلی است.جامعه آماری 23 شهرستان استان خوزستان می باشد که با استفاده از 71 متغیر نرم سازی شده با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چندشاخصه تاکسونومی عددی، ویکور و تاپسیس و ادغام نتایج آن با تکنیک های ادغامی( میانگین رتبه ها، روش بردا و کپ لند) به تحلیل و سنجش درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اختلاف قابل ملاحظه ای میان سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان وجود دارد و شهرستان های دشت آزادگان، بندر ماهشهر، شوش، خرمشهر، شادگان، اندیکا، هویزه و گتوند از مدار توسعه استان فاصله زیادی دارند و نابرابری در سطوح توسعه در بین شهرستان های استان، به دلیل عدم توزیع یکنواخت شاخص های مختلف در بین آنها می باشد و لازم است در راستای تامین عدالت فضایی در برنامه ریزی ها، شهرستان های محروم در اولویت قرارگیرند.
تعادل فضایی
ویکور
تاپسیس
کپ لند
استان خوزستان
2014
03
01
151
178
https://gps.gu.ac.ir/article_9539_3828270bf96c52a46512c7c42d99eb82.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1393
4
14
سنجش رضایتمندی روستاییان از عملکرد دهیاریها با رویکرد حکمروایی خوب روستایی (مطالعه موردی: روستاهای دهستان جنوبی- شهرستان گرگان)
مهدی
حسام
محمدرضا
رضوانی
حدیثه
آشور
حکمروایی روستایی به عنوان رویکردی در مقابل حکومت روستایی در نظام اداره و کنترل امور روستایی محسوب می شود و فرآیندی است که بر اساس کنش متقابل میان سازمانها و نهادهای رسمی اداره روستا و سازمانها و تشکلهای جامعه مدنی و بخش خصوصی شکل می گیرد. امروزه با گسترش مفاهیم مشارکتی و حکومتهای محلی، دولت های تمرکزگرا عملا در پاسخگویی به نیازها و حقوق اجتماعی،سیاسی و مدنی روستاییان دچار چالش شده اند. با توجه به اینکه در حال حاضریکی از چالش های بنیادین روستایی، توسعه مشروعیت در اداره روستاهابه عنوان عرصه زندگی خیل عظیمی از جمعیت و بستری برای پایداری تمدن امروزی، تغییراتی را در نحوه اداره خودمی طلبند. هدف این مقاله سنجش رضایت روستاییان از عملکرد دهیاریها 16 روستای دهستان جنوبی شهرستان گرگان می باشد. برای این هدف، ابتدا به بررسی حکمروایی روستایی و جایگاه آن در صیانت از حقوق روستاییان و سپس به سنجش رضایت روستاییان از عملکرد دهیاری براساس چهار مولفه کارایی مشارکت، عملکردی، برابری، پاسخگویی و 29 شاخص برای این مولفههابا استفاده از پرسشنامه در بین روستاییان منطقه مورد مطالعه پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان میدهد در صورت تحقق حکمروایی خوب روستایی، می توان امیدوار به صیانت از حقوق روستاییان بود. همچنین سنجش وضعیت رضایت روستاییان از عملکرد دهیاریها در روستاهای دهستان جنوبی شهرستان گرگان نشان داد که به صورت کلی رضایت از دهیاریها در این دهستان در وضعیت مطلوبی قرار دارد.
حکمروایی خوب روستایی
حکومت روستایی
حقوق روستاییان
دهیاری
مدل ORESTE
2014
03
01
99
128
https://gps.gu.ac.ir/article_9538_a81660c51fd2c41052aa451925ec8356.pdf