2024-03-28T13:37:05Z
https://gps.gu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=19206
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1400
11
40
ارائه الگوی بازآفرینی بافت تاریخی شهر گرگان با رویکرد توسعۀ گردشگری
علی
حاتمی
رضا
مختاری ملک آبادی
صادق
برزگر
پری
شکری فیروزجاه
شهر گرگان با دارا بودن بیش از 150 هکتار بافت تاریخی از مراکز مهم تاریخی کشور بهشمار میرود. این شهر، علیرغم ویژگیهای مثبت از برخی مشکلات کالبدی، زیست محیطی و زیرساختی از جمله: ناهمخوانی کالبد و فعالیتها، وجود عناصر ناهمخوان شهری، کمی سرانه برخی از کاربریها، عدم امکان نفوذپذیری، کاربریهای ناسازگار، وجود فضاهای رها شده، نابسامانی در نظام کاربری زمین، خروج تدریجی سرمایه و فعالیت و خروج گروههای با توان مالی بالا از بافت رنج میبرد. در این پژوهش با هدف بهسازی و نوسازی بافت تاریخی چندین راهبرد پیشنهادی مدلسازی و سپس اولویتهای بهینه برای رسیدن به چشمانداز توسعۀ بافت (ارتقای کیفیت زندگی، بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنان و حفظ و احیای منابع با تکیه بر مشارکت مردمی) معرفی میگردد. پژوهش مورد نظر کاربردی بوده و در تحلیل آن، از ترکیب روشهای اسنادی و پیمایشی با به کارگیری مدلهای کمی و کیفی (ANP-SWOT) استفاده گردید. جامعۀ آماری مورد مطالعه شامل 50 نفر از خبرگان (کارشناسان دستگاههای اجرایی و اساتید دانشگاهی) بودند که با استفاده از روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. پس از بررسی اسناد بالادستی از بافت شهر گرگان، 11 نقطۀ قوت، 12 نقطۀ ضعف،10 نقطۀ فرصت و 11 نقطۀ تهدید استخراج گردید. در ادامه، با تنظیم عوامل راهبردی داخلی و خارجی، پرسشنامۀ مقایسات زوجی تهیه و در اختیار خبرگان قرار گرفت. در نهایت بر اساس شاخصهای بهدستآمده، ماتریس راهبردیSWOT تشکیل و با به کارگیری مدل ANP در نرمافزار Super Decision راهبردها ارزیابی و اولویتبندی شدند. نتایج حاصل از مدلسازی نشان داد که از بین راهبرد پیشنهادی، راهبردهای so3، wt2، so2، wo1 اولویتهای راهبردی بهینه شناسایی شده و راهکارهایی از جمله: احیاء گذر تاریخی محله سبزه مشهد به پارک شهر، حمایت از جاذبههای تاریخی با هدف رویکرد تجدید حیات، ساماندهی شبکه حملونقل عمومی، احداث مسیر پیاده روی نعلبندان، سرچشمه و سبزه مشهد، بهرهگیری از اراضی ناکارآمد، ایجاد ردیف بودجهای مستقل در قوانین سنواتی، اعطای تسهیلات بانکی ارزان قیمت در جهت بهبود وضعیت پیشنهاد میگردد. در نتیجه، در بازآفرینی بافت تاریخی شهر گرگان متولیان امر بر راهبردهای محافظه کارانه متمرکز گردند.
بازآفرینی شهری
بافت تاریخی
گردشگری
2021
08
23
1
18
https://gps.gu.ac.ir/article_140094_385fda434f49572c8f3ef1338217a7f6.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1400
11
40
تحلیل تحقق پذیری شهر خلاق در شهرهای میانی. مورد مطالعه: شهر ساری
صدیقه
لطفی
سمیه
عباسی
شهر خلاق مبحثی جدید و مورد توجه در حوزۀ شهرسازی است و نقش اساسی در رشد و توسعۀ شهر دارد، شهرهای خلاق با مردمی پویا، با تجربه و خلاق، جایی است که ایدهها تقویت شدهاند و مردم تلاش میکنند تا جامعۀ خودشان را به مکانهایی بهتر برای زندگی و کار تبدیل نمایند و نقش اساسی در رشد و توسعۀ هر کشوری ایفاء کنند. فلسفۀ شهر خلاق آن است که در هر شهری همیشه ظرفیتی بیشتر از آنچه در وهلۀ اول تصور میشود وجود دارد. شهر ساری بهعنوان مرکز سیاسی استان برخوردار از عناصر شهری مهمی همچون بازار، بسیاری از اماکن فرهنگی، مراکز و نهادهای دولتی از قبیل شهرداری، کتابخانه، کتابفروشیها، دانشگاهها و بسیاری دیگر از اماکن جاذب گردشگر و... روزانه است که پذیرای جمعیت بسیاری از جمله طبقات خلاق شهر است. برنامهریزی کالبدی- عملکردی برای تأمین فضای عمومی مورد نیاز استفاده کنندگان از این شهر، اهمیت فراوانی دارد. با توجه به نمونۀ موردی، پرسش اصلی این است که آیا ساری پتانسیل کافی برای تبدیل شدن به شهر خلاق را دارد؟ پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات اسنادی و پیمایشی جمعآوری شد و بعد دادههای خام مطالعات پیمایشی (مصاحبه و پرسشنامه) به روش دلفی تهیه گردید. در این پژوهش ضمن شناسایی مهمترین شاخصهای شهر خلاق، همچنین جهت تدوین استراتژی توسعه و تشریح اهداف، منابع، تواناییها و عوامل کلان محیطی و همچنین تجزیه و تحلیل دادهها جهت ارزیابی میزان خلاقیت و در نهایت میزان برخورداری از شاخصهای شهر خلاق استفاده شده است. براساس نتایج بهدست آمده مهمترین عامل در راستای رسیدن شهر ساری به شهر خلاق افزایش نیروی انسانی متخصص و افزایش فعالیتهای کارآفرین است. تنوع فعالیتهای اقتصادی، افزایش مراکز علم و رشد و فناوری از دیگر مواردی است که باید در راستای آن اقدامات مؤثری صورت پذیرد.
شهر خلاق
کیفیت زندگی
دلفی
متاسوآت
ساری
2021
08
23
19
40
https://gps.gu.ac.ir/article_140095_c25a73a69425996c6f37d11d970e4714.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1400
11
40
تحلیل فضایی تداوم بارشهای جوی دورۀ سرد سال در ایران در بازۀ آماری (1987-2016)
مریم
ثقفی
بهلول
علیجانی
محمد
مرادی
غلامرضا
براتی
بارش در بقای سامانههای زمین نقش بنیادی دارد و تأمینکنندۀ آب برای بقای حیات روی کره خاکی است. اهمیت تداوم بارش به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک که شامل بخش اعظم ایران است، بیش از حجم آن است. هدف از این پژوهش، شناسایی نواحی بارشی ایران از نظر تداوم بارش و بررسی ویژگیهای تداوم بارش، در هر ناحیه است. جهت بررسی تداوم بارشهای ایران و با تعریف روز بارشی با عنوان «روز دارای بارش برابر یا بیشتر از 5/0 میلیمتر»، از دادههای بارش روزانۀ 80 ایستگاه همدید کشور طی 6 ماه سرد سال از اکتبر تا مارس در بازهای 30 ساله (2016 - 1987) استفاده شد. تنظیم دادهها در جداول روزانه در مرحلۀ اول، امکان برنامهنویسی را در محیط MATLAB برای تفکیک بارشها در گروههای دهگانه از «یکروزه» تا «دهروزه» فراهم کرد و در مرحلۀ دوم در محیط SPSS بر اساس ویژگیهای فراوانی، مقدار و میانگین بارشها در گروههای یاد شده، با روش ادغام وارد، خوشهبندی انجام شد. اجرای فرآیند خوشهبندی روی تداومهای بارش ایران نشان داد که 7 پهنۀ بارشی تقریبا همگن در ایران وجود دارد، که در پراکنش آنها اثر عوامل برجا از نوع آبوهوایی برجا و بیرونی شامل عرض جغرافیایی، ناهمواریها، مسیر سامانههای بارشزا و فاصله تا منابع رطوبت مشهود است که با رو به ضعف رفتن سه عامل آخر، این پهنهها در نیمۀ شرقی ایران همگنتر میشوند. یکی از مخاطرات قابل طرح این است که تأمین بارشهای جوی به ویژه در شرق ایران، بیشتر بر عهدۀ بارشهای باتداوم کوتاه است. در واقع بارشهای کمدوام یک و دو روزه به لحاظ فراوانی دوام بر گسترۀ غربی و به لحاظ نسبت دوام بر نیمۀ شرقی ایران حاکم هستند. این یافته گویای ناکارامدی عموم طرحهای مدیریت منابع آب کشور با رویکرد کلان ذخیره سطحی آب است.
الگویفضایی
دوامبارش
روزبارشی
ایران
2021
08
23
41
54
https://gps.gu.ac.ir/article_108394_be66fb602c4f1f0f55172cbac3b0fd58.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1400
11
40
شناسایی و تحلیل فضایی پهنههای فقر شهری. مطالعۀ موردی: شهر زاهدان
زهرا
سرگزی
علیرضا
محمدی
غلامعلی
خمر
بهرام
ایمانی
فقر شهری یکی از مسائل و چالشهای اساسی شهرهای بزرگ و به ویژه کلانشهرهای ایران است. پدیدۀ فقر مسئلهای چندبُعدی است و به دلیل ماهیت مکانی، در شهر نمود فضایی پیدا میکند و به صورت پهنههای فقیرنشین گسترش مییابد. یکی از راهکارهای کاهش آسیبهای ناشی از فقر در شهرها، شناسایی و تحلیل پراکنش فضایی فقر است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و تحلیل فضایی پهنههای فقر در شهر زاهدان است. در این پژوهش از دادههای سرشماری آماری سال 1395 شهر زاهدان و مؤلفههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی برای شناسایی و تحلیل فقر استفاده شده است. برای شناسایی پهنههای فقر از روش تحلیلعاملی، مدل تخمین تراکم و مدل موران در محیط سامانۀ اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. یافتهها نشان میدهند که از مجموع 4529 بلوک، 537 (85/11درصد) بسیار فقیر، 1532 (83/33 درصد) فقیر، 1666 (78/36درصد) متوسط، 752 (60/16درصد) مرفه و 42 (92/0درصد) خیلیمرفهاند. از نظر جغرافیایی، بیشترین تعداد پهنههای فقیر و خیلی فقیر در قسمتهای شمال و شمال شرقی شهر قرار گرفتهاند. در نتیجه اختلاف فضایی معناداری از نظر پراکنش شاخصهای فقر در شهر زاهدان مشاهده میشود. یافتههای این پژوهش میتواند به سیاستگذاران و مدیران شهری و منطقهای کمک کند تا راهحلهای مناسب اجرا کنند و منابع محدود شهری را به صورت مطلوب و هدفمند تخصیص دهند. تحقیقات آتی میتوانند با استفاده از روشهای تحلیل فضایی، گسترش فقر در شهرها را مدلسازی کنند
تحلیل فضایی
پهنهبندی فقر
تحلیل عاملی
تخمین تراکم کرنل
شهر زاهدان
2021
08
23
55
70
https://gps.gu.ac.ir/article_133050_2c328bc70e945610460293320ecb58a8.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1400
11
40
نقش انسان بر مورفولوژی رودخانهای هولوسن بالایی و شکلگیری کانونهای گرد و غبار در جنوبغرب استان خوزستان
فاضل
ایران منش
پهنههای وسیعی از استان خوزستان جزو مناطق مستعد تولید گرد و غبار بهشمار میآیند. در این استان، هفت کانون تولید گرد و غبار داخلی وجود دارد. تعدادی از این کانونها مانند کانون گرد و غبار شماره یک (جنوب تالاب هورالعظیم)، در واقع دشتهای سیلابی و آبرفتی زمینهای پست خلیجفارس و بینالنهرین هستند که ارتباط خود را با رودخانههای بزرگی مانند کرخه در هولوسن بالایی از دست دادهاند. وجود چنین مسئلهای به همراه خشکسالیهای پی در پی موجب تبدیل شدن دشتهای وسیعی از جنوبغرب استان خوزستان به کانون گرد و غبار شده است. در این راستا این پژوهش در نظر دارد، نقش فعالیتهای انسان در تغییر مورفولوژی رودخانه کرخه و اثر آن بر شکلگیری کانونهای گرد و غبار را بررسی کند. این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهوارهای سالهای 1991، 1998و 2002 میلادی، سنجنده Liss از ماهواره IRS هند مربوط به سال 2006 میلادی، تصاویر گوگلارث، نمونهبرداری از رسوبات تا عمق 10 متری و انجام بازدیدهای میدانی انجام شده است. در مراحل انجام پژوهش، کلیه محیطها و زیر محیطهای رسوبی رودخانهای منتهی به کانون گرد و غبار شناسایی و سپس با استفاده از شاخصهای بارزسازی مکانی و طیفی، تغییرات بلندمدت و میانمدت رودخانه کرخه استخراج شد. نتایج نشان داد، در محدودۀ مورد مطالعه حداقل سه کانال متروک رودخانهای وجود دارد. طولانیترین آنها، کانال متروک جفیر به طول حدود50 کیلومتر است که به قسمتهای جنوبی تالاب هورالعظیم جریان داشته است. این کانال به دلیل قطع ارتباط با رودخانه کرخه و عدم سیلابی شدن حداقل برای یک دوره 1300 ساله، اکنون به عنوان یکی از هفت کانون گرد و غبار، به شمار میآید. در صورت ساماندهی و احیای مجدد این کانال، امکان مقابله با فرسایش بادی از طریق افزایش زبری خاک، افزایش رطوبت خاک و پوشش گیاهی وجود خواهد داشت
خوزستان
فرسایش بادی
کانال متروک
کرخه
هورالعظیم
2021
08
23
71
82
https://gps.gu.ac.ir/article_140107_5fedf9c8e051dbb8b68db9a3a853cd93.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1400
11
40
اثر مداخلۀ اجتماعی بر ارتقای محلات حاشیهنشین. نمونۀ موردی: محلۀ مهرآباد شهر مشهد
رستم
صابری فر
نعیمه
محمدی نیا
تاکنون دیدگاه غالب در پژوهشهای مربوط به مداخلات اجتماعی، مبتنی به نظریات پاتنام بود که تولید سرمایه اجتماعی را به جامعۀ مدنی قوی مرتبط میدانست، در حالیکه نظریه روثستاین، تولید سرمایه اجتماعی را از طریق کارآمدی و بیطرفی نهادهای دولتی و عمومی ممکن میداند. در واقع، شهرداری زمانی میتواند به روند توانمندسازی محلات فقیر کمک کند که این کار را به وسیله مردم به انجام برساند؛ بههمین منظور، این پژوهش به شیوه توصیفی و تحلیلی در منطقۀ پنج شهرداری مشهد به انجام رسید. روش مورد استفاده، عمدتا از شیوۀ کیفی و برنامهریزی مشارکتی بود و برای تأیید فرضیات مورد نظر، شیوههای کمی و میدانی نیز مد نظر قرارگرفت. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه و مصاحبههای عمیق بودند و دادههای مورد نظر به صورت تحلیل محتوا و بهرهگیری از آمارههای مختلف، بهخصوص t مستقل و به کمک SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد افرادی که در برنامههای بسیج جوامع محلی مشارکت داشتند، میزان رضایت و تمایل به مشارکت بالاتری را اعلام نمودهاند (آماره تی آزمون 5/861 و سطح معناداری 000/0)؛ همچنین بین تمایل به بهرهمندی از سرمایههای خُرد در توسعۀ محلی و آشنایی با روند برنامهریزی مشارکتی، رابطه وجود داشت (تی 3/22 و سطح معناداری کمتر از 001/0). علاوهبرآن، اجرای برنامهریزی مشارکتی باعث شد که بیاعتمادی افراد شرکتکننده به شکل معناداری کاهش یافته و تمایل به سکونت در محله افزایش پیدا نماید (تی 2/329 و سطح معناداری 001/0)؛ بر ایناساس، میتوان گفت: سرمایه اجتماعی که ثمرۀ آن مشارکت واقعی است، عمدتا در پی توسعۀ نهادهای فراگیر ممکن خواهد بود.
مداخلۀاجتماعی
توانمندسازی
محلات فرودست
محله مهرآباد
مشهد
2021
08
23
83
102
https://gps.gu.ac.ir/article_140108_c29fe1966d27952a4aa4b042430aeb3f.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1400
11
40
تحلیلی بر نقش قنات سرچشمه در تحولات ساختار فضایی شهر زنجان در عصر قاجار
احد
نژاد ابراهیمی
محمّدعلی
کی نژاد
محمدجواد
حیدری
همجواری ایران با کمربند خشک و بیابانی نیمکرۀ شمالی از یکطرف و استقرار کوههای البرز و زاگرس در مسیر تودههای بارشی از طرفدیگر، موجب شدهاند که مسئلۀ آب و کمبود بارش از دیرباز به مسئلهای اساسی در مکانگزینی و توسعۀ زیستگاههای انسانی، به ویژه مکان برای ایجاد شهرهای آن تبدیل شود. به همین دلیل، اغلب شهرهای ایران در وابستگی و مجاورت منبع آب شکل گرفتهاند. هدف این پژوهش یافتن تأثیر حضور قنات در شهر زنجان با محوریت «قنات سرچشمه» و پاسخگویی به این پرسش است که قنات مذکور چه نقشی در تحوّلات ساختار فضایی و روند توسعۀ شهر زنجان در عصر قاجار داشته است؟ این پژوهش از نوع پژوهشهای تاریخی است که با روش توصیفی تحلیلی پژوهش شده و گردآوری اطّلاعات در آن با استفاده از روشهای اسنادی و میدانی صورت گرفته است. هستۀ اوّلیۀ شهر زنجان در مجاورت رودخانۀ زنجانچای شکلگرفته است. با اینحال، این رودخانه فقط برای کشاورزی در اراضی پیرامون آن مورد استفاده قرار میگرفت و آب شُرب مورد نیاز شهر از طریق چاههای آبِ حفرشده در منازل و چشمههای دامنههای ارتفاعات شمالی شهر تأمین میشد. علاوهبر افزایش جمعیّت شهر که موجب افزایش نیاز آبی شهر شده بود، خشکشدن چشمهها و چاهها در اثر وقوع خشکسالیهای متوالی، عامل دیگری بود که ضرورت احداث قنات در زنجان عصر قاجار را بیشتر کرد. از اینرو، در این دوره قنوات متعددی در بیرون و درون حصار شهر احداث شدند. در میان قناتهای شهر زنجان، «قنات سرچشمه» یکی از بزرگترین و پُرآبترین آنها بود. این قنات که دارای هشت شعبه بود، با حضور در محلّات شهر و جاریشدن در معابر آن، زمینهساز تحوّلات زیادی در ساختار فضایی شهر زنجان گردید. از جملۀ چنین تحولاتی میتوان به تغییر جهت توسعۀ شهر از حالت طولی به عرضی، تقسیمبندی قطاعی شهر به بخشهای یوخاریباش(بالاشهر) و اَشاقیباش(پایین شهر)، شکلبخشی به محلّات جدید، تعیین جهت معابر، تأثیر بر مکانگزینی کاربریها و تأسیسات دولتی اشاره کرد.
شهر زنجان
قناتهای شهری
قنات سرچشمه
ساختار فضایی
2021
08
23
103
118
https://gps.gu.ac.ir/article_140109_395e24aae012e762552088a11836695b.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1400
11
40
پیشنگری تغییرات بارش در سواحل جنوبی دریای خزر تا پایان قرن 21 با استفاده از سناریوهای مختلف واداشت تابشی
مریم
کثیری
مسعود
گودرزی
غلامرضا
جانبازقبادی
صدرالدین
متولی
بارش اصلیترین جزء چرخۀ هیدرولوژی است و پیشنگری آن در بسیاری از مطالعات از جمله برنامهریزیهای محیطی و آمایش سرزمین اهمیت بالایی دارد. باتوجه به این نکته، هدف این پژوهش پیشنگری تغییرات بارش در سواحل جنوبی دریای خزر به عنوان پربارشترین منطقۀ کشور است. بدین منظور از دادههای مدل جهانی HadGEM2 تحت تأثیر سه سناریوی واداشت تابشی (RCP2.6، RCP 4.5 و RCP 8.5) با کاربست مدل ریزمقیاس گردانی LARS-WG6 بهره گرفته شد، سپس تغییرات بارش در سه دورۀ زمانی مختلف (2050-2021، 2080-2051 و 2100-2081) نسبت به دوره پایه (2018-1989) مورد بررسی قرار گرفت. جهت واسنجی و صحتسنجی مدل LARS-WG نیز از آزمونهای آماری T و F و همچنین شاخصهای MAE، MSE، RMSE و R2 استفاده شد. نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد مدل ریزمقیاس گردانی حاکی از دقت قابل قبول و بالای این مدل در ایستگاههای مورد مطالعه است. نتایج پیشبینی مدل نیز نشان داد که میزان بارش در دورۀ (2050-2021) به طور متوسط در سواحل جنوبی دریای خزر به میزان 2/0 درصد کاهش پیدا خواهد کرد، اما بارش در دورههای 2080-2051 و 2100-2081 بهترتیب به میزان 4/5 و 7/10 درصد افزایش خواهد یافت. در مجموع بر اساس نتایج حاصل، بارش در سواحل جنوبی دریای خزر تا پایان قرن 21 نسبت به دورۀ پایه به طور متوسط 7/5 درصد افزایش خواهد یافت. بیشترین افزایش مربوط به ایستگاه گرگان با 2/12 درصد و کمترین میزان نیز مربوط به ایستگاه بابلسر به 3/0 درصد است. کمترین و بیشترین تغییرات بارش نیز بر اساس سناریوهای RCP 8.5 و RCP 2.6 برآورد شده است.
بارش
تغییر اقلیم
دریای خزر
LARS-WG6
RCPs
2021
08
23
103
118
https://gps.gu.ac.ir/article_140112_cf50e9277a2ccc2164713dcb87089618.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1400
11
40
تحلیل شاخصهای عدالت فضایی در ساختمانهای بلندمرتبه گرگان
سیدکامبیز
لطیف عقیلی
جعفر
میرکتولی
غلامرضا
جانباز قبادی
عدالت فضایی بهعنوان موضوعی اساسی در فرآیند برنامهریزی و مدیریت شهری در مرکز توجه قرار داشته و پرداختن به مفهوم و ترسیم چشمانداز و تدوین سیاستهای مربوط به آن امری ضروری است. در این بین برقراری عدالت فضایی در ساختمانهای بلند با مکانیابی مناسب این سازهها که به دلیل ارتفاع زیاد و تعدد ساکنان تأثیرات بسیاری بر عملکرد شهرها میگذارند بر کیفیت زندگی و رضایتمندی ساکنان این ساختمانها مؤثر است؛ لذا این پژوهش باهدف تحلیل و بررسی رضایتمندی ساکنان ساختمانهای بلندمرتبه در قالب عدالت فضایی انجامشده است زیرا بلندمرتبهها بهعنوان یک راهبرد اساسی در مدیریت شهری مبنای مناسبی برای سنجش عدالت فضایی بوده تا با درنظرگرفتن نتایج و یافتههای این پژوهش، راهکاری بهینه برنامهریزی گردد. این پژوهش روی ساختمانهای بلندمرتبۀ موجود که بر اساس طرح جامع دارای هفتطبقه یا 20 متر ارتفاع از سطح زمین هستند در محدودۀ شهر گرگان انجام پذیرفت. روش تحقیق این پژوهش، مطالعات اسنادی، روش پیمایشی و توزیع پرسشنامه است. پرسشنامۀ محقق ساخته شامل 322 پرسشنامۀ بین جامعه آماری متشکل از سرپرستان 1900 واحد مسکونی توزیع و پایایی آن با روش کوکران و با استفاده از آلفای کرونباخ برابر 97% گردید؛ تحلیل آماری به شکل استنباطی و توصیفی در محیط نرمافزار SPSS انجام شد و نتایج مطالعات نشان داد بین مؤلفههای عدالت فضایی و رضایتمندی شهروندان ساکن در ساختمانهای بلندمرتبه رابطۀ معناداری وجود دارد. نتایج آزمون فرض در هر دو فرضیه نشان میدهد که در پی دسترسی نامناسب ساکنان ساختمانهای بلندمرتبه و کاهش کیفیت خدمات، سطح رضایتمندی آنها دچار کاهش میشود که در پی عدم رضایت ساکنان ساختمانهای بلندمرتبه از وضعیت موجود پیشنهادهایی در این زمینه ارائه گردید.
بلندمرتبه
گرگان
رضایتمندی
خدمات
دسترسی
2021
08
23
119
132
https://gps.gu.ac.ir/article_140114_140d403e3c7621d5a88ec0f1aae3ba9f.pdf
مجله آمایش جغرافیایی فضا
2538-5739
2538-5739
1400
11
40
ارائه الگوی گردشگری کشاورزی با رویکرد داده بنیاد
ابراهیم
کریمی
محمدباقر
گرجی
روح الله
سمیعی
هدف از انجام این پژوهش، ارائه الگوی گردشگری کشاورزی است. این پژوهش از نوع پژوهش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی استراوس و کوربین انجام شدهاست. محدوده مطالعات، استان گلستان و مشارکتکنندگان خبرگان دانشگاهی، علمی و سازمانی آگاه به حوزه گردشگری و کشاورزی بودند. در این راستا مصاحبههای عمیق با استفاده از نمونهگیری هدفمند با تکنیک گلولهبرفی صورت گرفت. در این پژوهش، دادهها بعد از انجام دادن پانزده مصاحبه بـه مرحله اشباع نظری رسیدند. با این حال، جهت اطمینان از کفایت، پنج مصاحبه دیگر بـه انجام رسید .جهت تعیین روایی از معیار لینکلن و گوبا و جهت تعیین پایایی از روش حسابرسی فرایند و توافق درونی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها، طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام و سپس بر اساس نظریه دادهبنیاد، الگوی نهایی تبیین شد. بر این اساس" جاذبههای اقلیمی و محیط زیست ، تنوع الگوی کشت و تجربه و نگرش گردشگران " به عنوان شرایط علّی گردشگری کشاورزی، "نظام خط مشیگذاری و مهاجرت روستائیان" به عنوان شرایط مداخلهگر و " ظرفیتسازی و حمایت دولت" به عنوان شرایط زمینهای از دیدگاه مشارکتکنندگان پژوهش شناسایی شدند. راهبردها نیز شامل "تبلیغات و برندسازی، مدیریت و برنامه ریزی، آموزش و توانمندسازی و به گزینی الگوهای گردشگری" و پیامدهای حاصل شامل "توسعه کارآفرینی و اشتغال زائی ،و رشد و رفاه اقتصادی" میباشد. بنابراین واضح ترین و ابتدایی ترین دستاورد فعالیت در این حوزه میتواند دلالتهای اقتصادی، افزایش درآمد سرانه استان به ویژه مناطق روستایی داشته باشد.
گردشگری
کشاورزی
استان گلستان
رویکرد داده بنیاد
2021
08
23
133
146
https://gps.gu.ac.ir/article_140113_38e18e4963e12bcd259ffe4f756e03ee.pdf