2024-03-29T16:15:08Z
https://gps.gu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=5604
Geographical Planning of Space
2538-5739
2538-5739
1396
7
23
ارزیابی تغییر دمای بیشینه و کمینه فصلی ایران
امیرحسین
حلبیان
جواد
پورشهبازی
محمود
سلطانیان
فرایند گرم شدن زمین در خلال قرن اخیر، افزون بر تاثیراتی که بر میزان هریک از فراسنجهای جوی داشته بر زمان وقوع هر یک از این فراسنجها نیز می تواند موثر و نقش آفرین باشد. روند دما در چند دهه گذشته در حال افزایش بوده و این تغییرات در گستره هایی همانند ایران که در کمربند خشک و نیمه خشک جهان جای گرفته اند چشمگیرتر است. در این پژوهش با استفاده از آزمون آماری من- کندال که از مهمترین روشهای پیشنهادی سازمان هواشناسی جهانی برای تحلیل سریهای زمانی است؛ روند دماهای بیشینه و کمینه فصلی ایران تحلیل می شود. بدین منظور، در این پژوهش از پایگاه دادههای یاختهای در مقیاس جهانی، موجود در تارنمای http://hydro.engr.scu.edu/files/، دادههای روزانه دمای بیشینه و کمینه با تفکیک مکانی 5/0*5/0 درجه دریافت و با استفاده از نرمافزار Grads به فایل (.TXT) قابل استفاده در نرمافزار Mat lab تبدیل شد. در ادامه، کد نوشته شده من-کندال، برای محاسبه روند آستانه 95% در Mat lab برای ماتریسی به ابعاد 2058*21550 اجرا شد. برای نمایش گرافیکی نتایج نیز از نرمافزار Arc GIS استفاده گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد، دمای بیشینه شمال غرب ایران و جنوب شرق در هر چهار فصل بدون روند است و در فصل زمستان کمترین پهنه را قسمت شمالشرقی ایران به خود اختصاص میدهد. در فصل پاییز روند افزایشی دمای بیشینه در نواحی شرقی ایران و فارس نمود بیشتری دارد، این در حالی است که در نواحی مرکزی ایران و شمالغرب دمای بیشینه پاییز بدون روند است. دمای کمینه در اکثر مناطق ایران روندی افزایشی دارد. در این خصوص، روند افزایشی دمای کمینه در فصل زمستان در نواحی شمال غرب، زاگرس و جنوب شرق ایران کاملا آشکار است.
Maximum and Minimum temperature
Mann-Kendall
Seasonal
Trend
Iran
2017
05
22
1
10
https://gps.gu.ac.ir/article_47252_d9d2df00be7483f65350b334f7b67107.pdf
Geographical Planning of Space
2538-5739
2538-5739
1396
7
23
بررسی توسعه کالبدی شهر زنجان با تاکید بر شاخصه های توسعه درون زا
جلیل
محمدی
علیرضا
محمدی
شهرها به عنوان کانون اجتماع انسان ها گسترشی پیوسته از مراکز شهر به سمت حومه دارند. در این راستا تامین مسکن کافی و قابل قبول همواره به عنوان مهمترین چالش، برای جمعیت رو به تزاید در کشورهای در حال توسعه بوده و است. رشد شهری مسلط قرن بیستم به شکل افقی پیامدهای نامطلوب اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را به همراه داشت. توسعه و تغییر و تحول در شهرها امری اجتناب ناپذیر است اما با یک برنامه ریزی مناسب و با استفاده از شاخصهایی می توان تغییر و تحولات را در راستای توسعه درون زا پیش برد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سیاست های جاری توسعه شهری شهر زنجان انجام شده و اینکه آیا در راستای توسعه درون شهری بوده است یا نه. در پژوهش حاضر از هر دو روش پیمایشی و توصیفی - تحلیلی بهره گرفته شده است. برای جمع آوری آمار و اطلاعات مورد نیاز پژوهش با مراجعه مستقیم به مراکز آماری و استفاده از نتایج آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن کشور اقدام شده است. سنجش توسعه شهر با استفاده از شاخص های متعدد نشان داد که توسعه شهر زنجان بسیار پراکنده و بی قواره بوده و توسعه شهر از درون انجام نپذیرفته است. در شهر زنجان، به واسطه وجود اراضى درون بافتى، گسترش بهینه کالبدی- فضایی و تامین مسکن در چارچوب توسعه درونی شهر امکانپذیر بوده و حرکت در این زمینه شروع شده ولی روندی بسیار کند و بطئی دارد.
endogenous development
urban development housing
Urban Development
Zanjan
indexes
2017
05
22
11
24
https://gps.gu.ac.ir/article_47253_8b90c2c7da6fc0a13149ee27b9f1361c.pdf
Geographical Planning of Space
2538-5739
2538-5739
1396
7
23
ارزیابی و پیشبینی تغییرات و پراکنش افقی شهرها با استفاده از تصاویر چند زمانه و مدل CA_MARKOVمطالعه موردی: شهر گنبدکاووس
بهنام
عطا
محمد رحیم
رهنما
صالح
آرخی
آشکار سازی صحیح تغییرات اشکال سطح زمین، درک بهتری از ارتباط و واکنش بین انسان و پدیده های طبیعی جهت مدیریت بهتر منابع را فراهم می کند. روش های مختلفی برای آشکار سازی تغییرات کاربری و پوشش اراضی وجود دارد .مقایسه پس از طبقه بندی یکی از مؤثرترین روش های آشکار سازی تغییرات است. هدف این بررسی، آشکار سازی تغییرات پوشش اراضی گنبد کاووس است. بدین منظور پس از تهیه تصاویر ماهواره ای سالهای ۱۳۶۶-۱۳۷۹و ۱۳۸۹مراحل پردازش این تصاویر و اطلاعات بعدی آن با استفاده از نرم افزار هایی ازجملهGIS و ENVI ,IDRISI است. این تحقیق در پی ارزیابی تغییرات اراضی شهر گنبد کاووس در طی سالهای ۱۳۶۶و۱۳۷۹ و۱۳۸۹و بعد از آن پیش بینی توسعه شهر گنبد کاووس با استفاده از مدل CA MARKOV می باشد و بر اساس نتایج این تحقیق تغییرات رشد بین سالهای 1366 تا 1389 به ترتیب برای کاربری شهری3/217%، اراضی آبی 5/53%، اراضی دیم 4/40-%، اراضی بایر 7/87-% و پارک 6/198% می باشد و رشد شهر گنبد کاووس طی سال های آینده به سمت زمین های زراعی آبی در پیرامون جنوب, جنوب شرقی و شرق پیش خواهد رفت.
Detection
CA Markov model
Land Use Change
satellite images
Gonbad kavoos
2017
05
22
25
40
https://gps.gu.ac.ir/article_47254_a2df445f005610509525b79f1d056440.pdf
Geographical Planning of Space
2538-5739
2538-5739
1396
7
23
سنجش رضایتمندی از شاخص های کیفیت زندگی در شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهر جدید مهاجران)
حسین
حاتمی نژاد
لیلا
محمدی کاظم آبادی
چکیده عمده ترین هدف ایجاد شهرهای جدید ایران، تمرکززدایی از شهرهای بزرگ است که دارای سرریز جمعیتی هستند. به منظور تحقق این هدف ایجاد شهرهای جدید باکیفیت زندگی بالا یکی از ایده های غالب نزد متخصصان شهرسازی و برنامه ریزان شهری است. چرا که شهرهای جدید از امکانات و عوامل رشد مساوی برخوردار نبودهاند و همین امر سبب به وجود آمدن تفاوتهای آشکاری در کیفیت زندگی آنها و مادر شهرها شده است. هدف تحقیق حاضر سنجش رضایتمندی از کیفیت زندگی شهر جدید مهاجران از دیدگاه ساکنین می باشد. روش پژوهش به صورت توصیفی– تحلیلی و پیمایشی میباشد. جامعه آماری در این پژوهش ساکنان شهر جدید مهاجران میباشند که با استفاده از فرمول کوکران 317 نفر نمونه انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شده است. شاخصهای تحقیق با نگاه ذهنی به ابعاد کیفیت زندگی، در 8 بعد اجتماعی، امنیت، اقتصادی، کالبدی، زیستمحیطی، دسترسی به امکانات، زیباشناسی و بعد مدیریتی طبقهبندی و در نرمافزار SPSS با استفاده از آزمون T تک نمونهای، و کندال تحلیل شده است. همچنین در تکمیل تحلیلها از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی شاخصهای مورد بررسی و از مدل VIKOR جهت رتبهبندی محلات شهر جدید مهاجران بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که شهروندان از اکثر شاخص های مربوط به کیفیت زندگی در شهر جدید مهاجران رضایت ندارند و فقط شاخصهای زیباشناسی، زیستمحیطی و اجتماعی را مطلوب ارزیابی کردهاند. بالاترین سطح رضایتمندی ساکنان به بعد زیستمحیطی و پایینترین سطح رضایتمندی به بعد مدیریتی تعلق دارد. نتایج به دست آمده از مدل VIKOR گویای این حقیقت میباشد که محلات فرهنگیان 1 و فرهنگیان 2 بالاترین سطح کیفیت زندگی و محلات شهید صدر و فضیلت پایینترین سطح کیفیت زندگی را دارا هستند.
Life quality
Satisfaction
subjective indicators
Decentralization
Mohajeran new city
2017
05
22
53
68
https://gps.gu.ac.ir/article_47256_45bd48644067742eb6a3a985ff1ffb2e.pdf
Geographical Planning of Space
2538-5739
2538-5739
1396
7
23
ارتقاء ارزشهای بصری در کریدورهای دید شهری با QSAM (نمونه موردی: میدان انقلاب زنجان)
هادی
رضائی راد
سلمان
وحدت
عرصهی عمومی باید شرایطی را برای گروههای مختلف اجتماعی فراهم کند تا علاوه بر رابطههای با واسطه، به طور بیواسطه نیز با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. . محورهای دید شهرها نمونهای از یک عرصه عمومی هستند که ارتباط بصری بین چشم اندازهای مطلوب شهری یا عناصر شاخص شهری را از طریق یک محور حرکتی یا کانال بصری برقرار میسازند. کیفیت ارزش های بصری محورهای حرکتی بین نقاط شاخص شهری می تواند نقش مهمی در میزان کیفیت اینگونه فضاهای شهری و همچنین خوانایی محیط داشته باشد. بنابراین در راستای ارتقای کیفیات بصری محیطهای شهری میبایستی معیارها و شاخصهای مورد اهمیت را شناسایی کرده و در ادامه در راستای تقویت آنها نقاط ضعف را از طریق سنجش کمی کیفیت به صورت تحلیلهای فضایی- مکانی در محدوده مورد مطالعه نشان داد. پژوهشهای صورت گرفته نشان میدهد عوامل اصلی کیفیت ارزشهای بصری در کریدورهای دید شهری عوامل خوانایی، زیبایی محیطی و جداره ها، تداوم و توالی حرکت، پیوستگی جداره ها، فضای سبز طبیعی، عناصر کیفی نظام بصری و عناصر منظر شهری محسوب میشوند. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است. از شیوههای مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانهای و همچنین از روش تحقیق موردی و شیوه تحقیق مشاهده در بستر مطالعات میدانی وپرسشنامه از نظر شهروندان در میدان انقلاب زنجان و 4 محور و کریدور دید منتهی به آن بهره گرفته است. در پژوهش حاضر براساس یافتههای صورت گرفته، جهت سنجش کمی کیفیت ارزشهای بصری در کریدورهای دید شهری در قالب 7 عامل و 27 شاخص کیفی و 41 سنجه کمی طبقه بندی و از طریق روش ANP مورد ارزشگذاری و در نهایت به کمک Spatial Analysis در محیط ARCMAP مورد تحلیل و مدلسازی فضایی قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که کیفیت ارزشهای بصری در محورهای اتصالی به میدان انقلاب زنجان به ترتیب کریدور شهری C (خیابان سعدی) با وزن میانگین (0.2843)، کریدور A ( خیابان فدائیان اسلام) با وزن میانگین (0.2747)، کریدور D (خیابان انقلاب) با وزن میانگین (0.2740) و در رتبه آخر کریدورB (خیابان امام خمینی) با وزن میانگین (0.2125) برآورد شده است.
Visual Value
visual corridors
Spatial Analys
visual perception
Zanjan
2017
05
22
69
86
https://gps.gu.ac.ir/article_47258_327c834a109193d6e231390e55b687f6.pdf
Geographical Planning of Space
2538-5739
2538-5739
1396
7
23
ارزیابی کیفیت خدمات بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ایران بر اساس مدل سروکوال (مطالعه موردی: سکونتگاههای روستایی دهستان ولی آباد و بهنام پازوکی جنوبی شهرستان ورامین)
ناصر
شفیعی ثابت
نگین سادات
میرواحدی
چکیده سازمانهای تأمینکننده خدمات روستایی، برای بهبود کیفیت خدمات ارایه شده، نیازمند ارزیابی آن از سوی ساکنان روستایی هستند. برای اندازهگیری میزان رضایتمندی استفادهکنندگان از خدمات بنیاد مسکن، از ابزار سروکوال استفاده شد؛ که در پنج بعد محسوسات، قابلیت اعتماد، اطمینان، پاسخگویی و همدلی به مقایسه انتظار و ادراک روستاییان از خدمت ارایه شده، میپردازد. با استفاده از این مدل به روش توصیفی ـ تحلیلی، شکاف و فاصله بین خدمات مورد انتظار و خدمات ارایه شده به ساکنان روستایی در سطح 384 خانوار نمونه تصادفی با روش P.P.S به نسبت خانوار در 12 روستای ناحیه مورد مطالعه سنجیده شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد، در بعد فیزیکی و محسوسات وضعیت روستاها بهبود نیافته و روستاییان تغییری احساس نکردند. اما، در سایر ابعاد پنجگانه وضعیت روستاها تاحدودی بهبود یافتهاست. براینمبنا، هنوز شکاف بین کیفیت خدمات ارایه شده و انتظارات ساکنان روستایی وجود دارد. زیرا، خدمات ارایه شده توسط بنیاد مسکن فقط باعث بهبود وضعیت روستاهای مورد مطالعه نسبت به گذشته شده؛ و نتوانسته است رضایتمندی کامل روستاییان را برانگیزد. همچنین، ارزیابی کیفیت خدمات عمرانی در مورد ساکنان روستایی دو دهستان ولیآباد و بهنام پازوکی جنوبی حکایت از شکاف و فاصله بین کیفیت کلی خدمات ارائه شده و انتظارات گروه هدف دارد. این شکاف در همه ابعاد پنجگانه مقیاس سروکوال مشاهده شده است. از اینرو، توجه به وجهنظر و خواستههای روستاییان در برنامهها و سیاستهای خدماترسانی برای ارتقای کیفیت خدمات ارایه شده پیشنهاد میشود. کلید واژهها: کیفیت خدمات، ، مدل سروکوال، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، شهرستان ورامین
Service Quality
SERVQUAL model
Housing Foundation of Islamic Revolution
Varamin County
2017
05
22
87
104
https://gps.gu.ac.ir/article_47259_21050df411f8d8eb58e3f8c59e3b6d10.pdf
Geographical Planning of Space
2538-5739
2538-5739
1396
7
23
حکمروایی شایسته مبتنی بر سرمایه اجتماعی در مدیریت روستایی در شهرستان جویبار
محمدشریف
شریف زاده
غلامحسین
عبدالله زاده
فاطمه
صالحی طالشی
علیرضا
خواجه شاهکویی
توسعه پایدار روستایی نیازمند یک نظام مدیریت و حکمرانی کارآمد مبتنی بر ظرفیتها و منابع محلی است. امروزه، پیامد سازنده سرمایه اجتماعی بر استقرار و ثبات ساختارهای مردمسالار محلی در مناطق شهری و روستایی مورد توجه قرار گرفته است. در پرتو چنین مباحثی درباره تقویت مدیریت محلی در مناطق روستایی، این پرسش مطرح است است که آیا رابطه معنیداری بین سرمایه اجتماعی و حکمرانی شایسته در این مناطق وجود دارد و در صورت مثبت بودن پاسخ، نوع و شدت روابط ممکن بین این دو و زیرمولفههای شاکله چگونه است. این تحقیق با هدف بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و حکمروایی شایسته در مدیریت روستایی در شهرستان جویبار با استفاده از روش تحقیق پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 12654 نفر از سرپرستان خانوار روستایی در شهرستان جویبار بود. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای 314 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شد. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (7/0) سنجیده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه نیز توسط گروهی از صاحبنظران تایید گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمفزار SPSS انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که 1/47 درصد از پاسخگویان سطح حکمروایی شایسته در روستاها را در حد مناسب و3/50 درصد سرمایه اجتماعی را در سطح متوسط ارزیابی کردهاند. بر اساس ضرایب همبستگی، با گسترش شبکه اجتماعی، اعتماد، آگاهی اجتماعی و شاخص سرمایه اجتماعی کل، میزان قانونمندی و عدالتمحوری، مسئولیتپذیری و پاسخگویی، شفافیت کارآیی و اثربخشی و شاخص حکمروایی شایسته نیز افزایش مییابد. در کل یافتههای تحقیق نشان داد که شاخص سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معنیداری با شاخص حکمروایی شایسته در مدیریت روستایی در شهرستان جویبار دارد.
Rural management
Good Governance
Social Capital
Jouybar County
2017
05
22
105
122
https://gps.gu.ac.ir/article_47260_2bc08b293fb423ad72ee63cef53e44ba.pdf
Geographical Planning of Space
2538-5739
2538-5739
1396
7
23
سنجش و رتبهبندی سطح توسعهیافتگی اجتماعی در نواحی روستایی شهرستان مشگینشهر
وکیل
حیدری ساربان
توسعه به مفهوم عام آن بهبود همه ابعاد و جنبههای حیات انسانی است، یعنی توسعهای که همه اقشار جامعه را در همه ابعاد زندگی متأثر میسازد و در عین حال از منابع در اختیار به شکل عقلایی استفاده کند. در جامعه روستایی چنین توسعهای جز از طریق ایجاد تعادل اجتماعی و اقتصادی برای همه اقشار مردم و احترام به حقوق آنها و مشارکت آنها بر پایه بازگشت و اتکای منطقی بر منابع فراموش شده محیطی امکانپذیر نیست. به این ترتیب برای چنین توسعهای در روستا یقینا توجه به جنبه اجتماعی توسعه نقش بسیار پراهمیتی خواهد داشت. هدف این مقاله سنجش و رتبهبندی سطح توسعه یافتگی اجتماعی در نواحی روستایی شهرستان مشگینشهر میباشد. روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه از 383 نفر از روستاییان شهرستان مشگینشهر جمعآوری گردیده است. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظرات صاحبنظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوطه بهدست آمد. همچنین پس از انجام یک مطالعه راهنما و آزمون پایایی پرسشنامه ضریب آلفای کرونباخ 79/0 به دست آمد و دادههای بدست آمده با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل قرار گرفتند. در نهایت، نتایج مدل تاپسیس فازی بر اساس وزنهای محاسبه شده نشان داد که در بین دهستانهای مناطق روستایی شهرستان مشگینشهر؛ دهستان شعبان و صلوات از حیث توسعه اجتماعی در رده اول و دوم و دهستان ارشق شمالی در رده آخر قرار دارد.
Social Development
Rural Development
Fuzzy TOPSIS
Meshkinshar County
2017
05
22
123
134
https://gps.gu.ac.ir/article_47264_89363bdeb662c8691b694accafe3d96d.pdf
Geographical Planning of Space
2538-5739
2538-5739
1396
7
23
برنامهریزی محلهمحور و بازآفرینی پایدار بافتهای فرسوده شهری با تاکید بر سرمایه اجتماعی (نمونه موردی: محله جولان شهر همدان)
مسعود
صفایی پور
جواد
زارعی
عوارض و مشکلات نواحی فرسوده شهری، بنا به سرشت خود چندوجهی و چند بعدی هستند و در هر مورد به شکل خاصی بروز می-نماید. از عمدهترین رویکردها در زمینه پایداری، احیای بافتهای شهری و تأکید بر رویکرد بازآفرینی است. مقاله حاضر باهدف تحقق برنامهریزی محلهمحور و بازآفرینی محلات فرسوده شهری با تاکید بر سرمایه اجتماعی محلات و پاسخ-گویی به سوال اصلی پژوهش میباشد که؛ به چه طریقی میتوان رویکرد مداخلهای مناسب در راستای پایدارسازی بافت فرسوده محله جولان شهر همدان را فراهم کرد؟ در پژوهش حاضر برای دستیابی به هدف پژوهش، با روش تحلیلی ـ توصیفی و براساس مطالعات صورت گرفته از طریق برداشتهای میدانی، اسناد فرادست و مصاحبه با ساکنین و پرسشنامه؛ با بهرهمندی از آزمونهای آماری اسپیرمن و رگرسیون چندمتغیره و روش تحلیل SWOT ضمن احصاء چالشها، نقاط ضعف، فرصتها و نقاط قوت مزبور و براساس متغیرهای اثرگذار بر پایداری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و همچنین متغیرهای مربوط به سرمایه اجتماعی سعی شده است چگونگی بازآفرینی پایدار محله جولان همدان را در قالب برنامهای جامع و یکپارچه ارائه نماید. نتایج تحقیق حاکی ازآن است که اگر رویکرد به بازآفرینی؛ اجتماع مدار، یکپارچه، جامع و استراتژیک باشد و در جهت فرهنگ-سازی، ظرفیتسازی، نهادسازی و ابزارسازی باشد و از طریق آموزش، اطلاعرسانی، مستندسازی، ترویج، برنامهریزی و تهیه طرح، بستر لازم برای تحقق برنامههای بازآفرینی پایدار را در محله جولان همدان با حضور حداکثری مردم فراهم مینماید؛ آنگاه به خودی خود رویکرد بازآفرینی پایدار حاصل خواهد شد.
community -based planning
Recreation
old texture
Jollan neighborhood
Hamedan
2017
05
22
135
150
https://gps.gu.ac.ir/article_47266_7127d744fc0cf9a0409d202251afac15.pdf
Geographical Planning of Space
2538-5739
2538-5739
1396
7
23
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر ثبات سکونت در شهرها و محله های شهری (مطالعه ی موردی: شهر اراک)
رعنا
شیخ بیگلو
در بیشتر شهرهای مدرن، نظام ارتباطات و تعاملات سنتی به شدت دگرگون شده است که یکی از مظاهر نگران کنندهی آنها کمرنگ شدن روابط اجتماعی میان شهروندان است. از آنجا که معنی و هویت محیطهای شهری تا حد زیادی وابسته به نظام اجتماعی حاکم بر آنهاست، با تقلیل تعاملات اجتماعی مردم، هویت این محیطها و فضاها نیز دستخوش تغییر گردیده، از اصالت مفهومی و عملکردی آنها کاسته میشود. این امر منجر به کاهش حس تعلق جمعی و به دنبال آن کاهش حس تعلق مکانی میگردد و بازتاب آن در محلههای شهری، بیتفاوتی ساکنان نسبت به ثبات سکونت در محلهها و در موارد زیادی، ایجاد انگیزه برای تغییر مکان زندگی به محله و حتی شهر دیگری است. نظر به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر ثبات سکونت شهروندان در شهر اراک و محلههای آن پرداخته و تأثیر این عوامل و مؤلفههای مربوط به آنها را بر دو شاخص ماندگاری سکونتگاهی شامل «میزان تمایل به ادامهی سکونت در محلهی فعلی» و «میزان تمایل به ادامهی سکونت در شهر اراک» بررسی نموده است. دادههای مورد نیاز تحقیق از طریق مطالعات کتابخانهای و تکمیل پرسشنامه گردآوری شده است. به منظور حصول تصویری کلی از سطح ارزیابی شهروندان از مؤلفههای عوامل اجتماعی چهارگانه، آزمون T تکنمونهای مورد استفاده قرار گرفت و جهت تبیین ارتباط متقابل عاملهای اجتماعی و شاخصهای ماندگاری، ضریب همبستگی پیرسون برای هر زوج از عاملها و شاخصها محاسبه گردید. سپس، میزان تأثیر عاملهای اجتماعی بر هر یک از شاخصهای ماندگاری با بهرهگیری از روش تحلیل رگرسیون مشخص شد. نتایج مطالعه حاکی از وجود رابطهی معنادار مثبت بین عوامل و شاخصهای مذکور میباشد و بر اساس تحلیل رگرسیون، 61 درصد از تغییرات تمایل به ماندگاری در محله، و 59 درصد از تغییرات تمایل به ماندگاری در شهر توسط ترکیب خطی تغییرات عاملهای اجتماعی قابل تبیین است.
Residential stability
Social Capital
City
Quarter
Social Environment
2017
05
22
151
172
https://gps.gu.ac.ir/article_47268_2bb45c917ac3c471e6d1077326868e3f.pdf
Geographical Planning of Space
2538-5739
2538-5739
1396
7
23
سنجش و تحلیل وضعیت پایداری در مناطق روستایی با استفاده از تکنیک AHP ،TOPSISو تحلیل خوشه ای (مطالعه موردی شهرستانهای مریوان سروآباد)
سعدی
محمدی
شاه بختی
رستمی
مصطفی
طالشی
ریحانه
سلطانی مقدس
شناسایی ابعاد و شاخصهای موثر در ناپایداری سکونتگاههای روستایی، نقش به سزایی در تحقق اهداف توسعه پایدار روستایی دارد بدون تردید، سنجش و ارزیابی دقیق متغیرهای موثر در ناپایداری سکونتگاههای روستایی با استفاده از مطالعات میدانی و استفاده از مدلهای چند معیاره در برنامه ریزی جامع به برنامه ریزان ، سیاستگزاران و مسئولین امور اجرایی کشور کمک خواهد کرد بدین منظور این پژوهش با هدف شناسایی و سنجش عوامل موثر بر ناپایداری روستاها در منطقه کوهستانی و پایکوهی زاگرس (مطالعه موردی روستاهای شهرستانهای مریوان و سروآباد) انجام گرفته است. روش انجام تحقیق، توصیفی – تحلیلی بوده ، برای انجام پژوهش از مدلهایAHP، TOPSISو تحلیل خوشه ای استفاده شده ، داده ها با استفاده از مدل Expert choice وزن دهی شده و برای تعیین وضعیت پایداری محیطی – اکولوژیکی منطقه از مدلAHP و برای تعیین وضعیت پایداری انسانی از مدل تاپسیس و تحلیل خوشه ای استفاده شده، یافته های این تحقیق در بخش مدل AHP نشان داد که شهرستان سروآباد از لحاظ پایداری محیطی در وضعیت نامناسب و بسیار نامناسب قرار دارد و دهستانهای شهرستان مریوان از نظر پایداری محیطی در وضعیت بهتری قرار دارند اما یافته های در مدل TOPSIS حاکی از آن است که از لحاظ پایداری انسانی وضعیت روستاهای شهرستان سروآباد بهتر از وضعیت پایداری روستاهای مریوان می باشد بنابراین می توان نتیجه گرفت که عامل اصلی در مهاجرتهای روستایی شهرستان سروآباد عامل محیطی و عامل اصلی مهاجرت در روستاهای مریوان عامل انسانی و بالاخص عامل فضایی – کالبدی می باشد.
Stability
Measurement
models of AHP and TOPSIS
villages of Sarvabad and Marivan
2017
05
22
187
206
https://gps.gu.ac.ir/article_47274_d35541c49c3b204294f99af41041e196.pdf
Geographical Planning of Space
2538-5739
2538-5739
1396
7
23
بررسی ناهنجاریهای دمایی دوره ی سرد سال(محدوده ی مورد مطالعه: استان مازندران)
اسمعیل
شاهکویی
عبدالعظیم
قانقرمه
ربابه
یوسفی
دما یکی از مهمترین عناصر اقلیمی است که تغییرات آن میتواند ساختار آب و هوایی هر منطقهای را دگرگون سازد. بنابراین از جمله اهداف این تحقیق ارزیابی ناهنجاریهای آن در استان مازندران میباشد. دادههای مورد استفاده در این تحقیق به صورت روزانه که شامل دو گروه دادههای بیشینه و کمینه دما و فشار در سطح دریا و 500 هکتوپاسکال میباشد. در این تحقیق انحرافات مثبت دمایی با تداومهای بالاتر از یازده روز به عنوان شاخص ناهنجاریهای دمایی در نظر گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان داد فراوانی ناهنجاریهای دمایی در ایستگاههای مختلف استان تفاوت قابل ملاحظهای نشان نمیدهد این موضوع حاکی از آن است که ناهنجاریهای دمایی در مقیاس کلان توسط عوامل آبوهوایی خارج از مقیاس محلی کنترل میشوند. با این وجود به صورت جزئی تکرار ناهنجاریها بویژه در دماهای بیشینه در ایستگاههای کوهستانی بیشتر از ایستگاههای ساحلی و جلگهای استان بوده است. بدین منظور رابطه ناهنجاریها با شاخص مداری مورد ارزیابی قرار گرفت، بطوریکه مشخص گردید شاخص مداری برآورد شده واقع در منطقه مورد مطالعه رابطهی بالایی را با ناهنجاریهای دمایی استان نشان میدهد. علاوه براین ارزیابی تغییر ناهنجاریها توسط آزمون من-کندال حاکی از وجود روند معنیدار افزایشی در فراوانی ناهنجاریهای رخ داده در اکثر ایستگاهها میباشد.
maximum and minimum Temperature
temperature anomalies
Regression Tree
mann-kendall test
Mazandaran
2017
05
22
207
222
https://gps.gu.ac.ir/article_47277_cd6e1d81fb44a3353455f03fdecbc288.pdf
Geographical Planning of Space
2538-5739
2538-5739
1396
7
23
شهر و عدالت فضایی؛ تحلیلی بر پراکنش خدمات عمومی شهری در نواحی 22گانه شهر سنندج
کیومرث
نعیمی
فریدون
بابائی اقدم
عدالت فضایی و محیطی به معنی توزیع عادلانة امکانات برای رسیدن به جامعهای متوازن و یکی از رهیافتهای عدالت اجتماعی است. بنابراین اندازه گیری عدالت فضایی در توزیع خدمات عمومی شهری هدف برتر و با اهمیتی برای برنامهریزان شهری بوده است و از نیازهای مدیریت شهری میباشد. در این راستا هدف مقاله حاضر تحلیل پراکنش خدمات عمومی شهری با استفاده از 14 شاخص خدمات عمومی در نواحی 22گانه شهر سنندج است. این پژوهش از نظر هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جهت جمع آوری اطّلاعات مورد نیاز از روش میدانی- کتابخانه ای استفاده شده است و همچنین از مجموعه داده های آماری موجود در آخرین طرح تفضیلی مصوب 1390 شهر سنندج استفاده شده است. در نهایت باتوجه به اهداف موردنظر در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات با به کارگیری یکی از تکنیکهای تصمیم گیری چندمعیارهVIKOR و سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داده است که وضعیت برخورداری از خدمات عمومی شهری در نواحی شهر سنندج عادلانه نبوده است و به این صورت در نواحی شهر توزیع شده است؛ 3ناحیه (ناحیه6، ناحیه11، ناحیه17) در آستانه بحران و بحران در برخورداری از خدمات شهری، نواحی(ناحیه1، ناحیه2، ناحیه3، ناحیه5، ناحیه14، ناحیه20، ناحیه21) در وضعیت متوسط به پائین در برخورداری، نواحی(ناحیه4، ناحیه8، ناحیه9، ناحیه10، ناحیه18، ناحیه19) دارای روند مطلوب و نیمه برخوردار، و نواحی(ناحیه7، ناحیه12، ناحیه13، ناحیه15، ناحیه16، ناحیه22) دارای وضعیت مطلوبیت در برخورداری قرار دارند.
City of justice
Urban areas
urban public services
VIKOR
city Sanandaj
2017
05
22
173
186
https://gps.gu.ac.ir/article_47279_e21823eb0500b266b0e57af10d00b172.pdf
Geographical Planning of Space
2538-5739
2538-5739
1396
7
23
کاربرد الگوریتم اجتماع مورچه در مسیریابی بهینه گروه های امدادی بین شهری بینشهری
غلامعلی
خمر
سرعت عمل گروههای امدادی و در رأس آنها آمبولانسهای بینشهری نقش بسیار مهمی در کارایی آنها در حین حوادث غیرمترقبه دارد. در این راستا مسیریابی بهینه این گروهها بهمنظور پوشش بیشینه مراکز جمعیتی ضروری به نظر میرسد. بدین منظور استفاده از هوش مصنوعی و اصطلاح الگوریتمهای مسیریابی نوین، و بومیسازی آن در بخش شهری و بینشهری با توجه به وسعت و گستردگی شهرها، میتواند در ساماندهی مدیریت شهری و امدادرسانی کارآمد باشد. بنابراین هدف این تحقیق استفاده کاربردی از الگوریتم اجتماع مورچهها بهمنظور مسیریابی بهینه و کمینهسازی مسافت طی شده میباشد. در این تحقیق مطالعه موردی بر روی بالغبر 29 نقطه شهری و روستایی به مرکزیت شهر پارسآباد در محیط متلب انجامگرفته و در محیط GIS نمایش دادهشده است. مدل ارائهشده در این مقاله، علاوه بر مسئله موردبررسی میتواند بهمنظور مسیریابی بهینه توزیع کالاهای اساسی به هنگام وقوع بحرانهای طبیعی و انسانی، مسئله ترافیک و غیره مورداستفاده قرار گیرد. لازم به ذکر است که در الگوریتم پیشنهادی برای انتخاب تصادفی همسایگیها از روش Rolette wheel Selection استفادهشده است. نتایج تحقیق نشان داد که با توجه به وسعت کم منطقه موردمطالعه، زمان و کیفیت دستیابی به مسیر بهینه در الگوریتم اجتماع مورچه با زمانی برابر با 0.19 میلیثانیه بهینه تر از روش تجربی محاسبه شد. همچنین به دلیل وجود بانک داده های مکانی و اعمال آن در الگوریتم مورچه ها، زمان رسیدن به محل حادثه توسط آمبولانسها نیز با فرض حرکت 30 مورچه، برای الگوریتم اجتماع مورچهها وحالت تجربی به ترتیب 19 دقیقه و 45 ثانیه و 27 دقیقه و 15 ثانیه محاسبه شد.
Ant Colony Algorithm
Parsabad
Ambulance
routing
2017
05
22
41
52
https://gps.gu.ac.ir/article_47283_5cddffaefc2f58f7a610f6053509e2c8.pdf